در رقص پیچیده مالی جهانی، تعیین دقیق کاتالیزور آشفتگی بازار اغلب شبیه خواندن برگهای چای است. با این حال، در میان کاهشهای اخیر که امتیازاتی را از شاخصهای اصلی سهام ایالات متحده کاست، وزیر خزانهداری Scott Bessent مقصر نسبتاً مشخص و شاید غیرمنتظرهای را معرفی کرد: یک نهاد هوش مصنوعی نوظهور از چین، معروف به DeepSeek. این ادعا توجه را از اضطرابهای رایجتر پیرامون اظهارات اخیر President Donald Trump در مورد تجارت جهانی و تعرفهها منحرف میکند و نشان میدهد که نوع دیگری از اختلال، سرمایهگذاران را ناآرام کرده است.
Bessent طی گفتگویی صریح با مفسر Tucker Carlson، خط مستقیمی از مسیر نزولی بازار به تحولات آن سوی اقیانوس آرام ترسیم کرد. او به صراحت اظهار داشت: ‘این کاهش بازار با اعلام هوش مصنوعی چینی DeepSeek آغاز شد.’ این صرفاً یک اظهار نظر گذرا نبود؛ بلکه عرضه یک فناوری خارجی را به عنوان لرزه اصلی زیربنای ثبات اخیر بازار قرار داد و روایت غالب متمرکز بر تغییرات سیاست اقتصادی داخلی را به چالش کشید. دیدگاه وزیر، دریچه قانعکننده و جایگزینی را برای مشاهده ناآرامی اخیر بازار معرفی میکند و تمرکز را از راهروهای سیاستگذاری Washington D.C. به عرصه به سرعت در حال تحول و پرمخاطره رقابت جهانی AI منتقل میکند. این نشان میدهد که رقابت فناوری، به ویژه در زمینه تحولآفرین هوش مصنوعی، پیامدهای مالی فوری و قدرتمندی دارد که میتواند در بازارهای جهانی موج بزند و به طور بالقوه شاخصهای اقتصادی سنتیتر یا تغییرات سیاستی را تحتالشعاع قرار دهد.
ظهور DeepSeek: رقیب جدیدی وارد عرصه AI میشود
رویداد خاصی که Bessent برجسته کرد، یک پیشرفت فناوری مبهم نبود، بلکه عرضه ملموس یک مدل AI جدید توسط DeepSeek در اوایل سال بود. این فقط تکرار دیگری از فناوری موجود نبود؛ DeepSeek با پیشنهادی طراحی شده برای برهم زدن نظم مستقر، وارد صحنه شد. این استارتآپ از یک مدل AI پیچیده رونمایی کرد که بنا بر گزارشها از نظر قابلیت با پلتفرمهای پیشرو موجود رقابت میکرد، اما با قیمت بسیار پایینتری عرضه شد. این مانور استراتژیک مستقیماً ساختارهای قیمتگذاری بازیگران غالب در بازار AI-as-a-service را هدف قرار داد.
در دنیای به سرعت در حال تجاری شدن هوش مصنوعی، جایی که قدرت محاسباتی و کارایی مدل مستقیماً به هزینههای عملیاتی تبدیل میشود، ظهور یک جایگزین با عملکرد بالا و هزینه کم، نشاندهنده یک تغییر بالقوه لرزهای است. برای کسبوکارهایی که به طور فزایندهای برای همه چیز از تجزیه و تحلیل دادهها و خدمات مشتری گرفته تا توسعه محصول و اتوماسیون عملیاتی به AI متکی هستند، چشمانداز دسترسی مقرونبهصرفهتر به ابزارهای قدرتمند فوقالعاده جذاب است. با این حال، برای ارائهدهندگان فعلی که میلیاردها دلار در تحقیق، توسعه و زیرساخت سرمایهگذاری کردهاند، ورود چنین رقیبی نشاندهنده فشار شدید بر حاشیه سود و سهم بازار است.
اقدام DeepSeek صرفاً نظری نبود؛ تأثیر آن تقریباً بلافاصله احساس شد، به ویژه در بخش فناوری که موتور رشد بازار بوده است. این اعلامیه مانند سنگی بود که در برکهای آرام انداخته شد و امواجی را به بیرون فرستاد که به ویژه مسیر غول نیمههادی Nvidia را مختل کرد. زمانبندی آن، که در اوایل سال رخ داد، نشانگر مشخصی را ارائه داد که Bessent میتوانست به آن اشاره کند، که پیش از بحثهای تعرفهای اخیر بود و به او اجازه میداد ضعف متعاقب بازار را ریشهدار در این چالش فناوری خاص چارچوببندی کند. هسته اصلی این اختلال در اقتصاد نهفته است: DeepSeek با پتانسیل کالایی کردن دسترسی به AI پیشرفته، ارزشگذاریهای بالایی را که شرکتهای مرکزی در ساختار فعلی اکوسیستم AI به دست آورده بودند، به چالش کشید. این فقط مربوط به یک شرکت نبود؛ این سیگنالی بود مبنی بر اینکه چشمانداز AI در حال رقابتیتر شدن، بالقوه سودآوری کمتر برای رهبران اولیه و بسیار غیرقابل پیشبینیتر شدن است. خود معماری بازار AI، که به شدت به مدلهای پیچیده و سختافزار قدرتمند مورد نیاز برای اجرای آنها متکی است، در برابر این فشار اقتصادی جدید آسیبپذیر به نظر میرسید.
موج شوک Nvidia و فشار بر ‘Magnificent 7’
پیامد مالی فوری و چشمگیرتر ورود DeepSeek به بازار، همانطور که توسط Bessent تأکید شد، سقوط شدید ارزش سهام Nvidia بود. Nvidia، محبوب بازار و محور اصلی زیرساخت قدرتبخش انقلاب AI از طریق واحدهای پردازش گرافیکی (GPUs) با عملکرد بالا، پس از اعلام DeepSeek، زیان خیرهکننده نزدیک به ۶۰۰ میلیارد دلار آمریکا در ارزش بازار در یک روز را تجربه کرد. این فقط یک اصلاح جزئی نبود؛ بلکه تبخیر بیسابقه ارزش بود که نشاندهنده اضطراب عمیق سرمایهگذاران در مورد موقعیت به ظاهر غیرقابل تسخیر Nvidia در بازار سختافزار AI بود.
چرا Nvidia اینقدر آسیبپذیر بود؟ رشد سرسامآور این شرکت بر این فرض استوار بود که GPUهای آن برای آموزش و اجرای مدلهای بزرگ و پیچیده AI که در سطح جهانی توسعه مییابند، ضروری هستند. ورود DeepSeek، با ارائه یک مدل قدرتمند که به طور بالقوه بر روی سختافزار متنوعتر یا کارآمدتر قابل اجرا است، یا صرفاً این مفهوم را القا میکند که لایه نرمافزار میتواند آنقدر ارزان شود که حق بیمههای سختافزاری را از بین ببرد، به قلب ارزش پیشنهادی Nvidia ضربه زد. این امر سوالاتی را در مورد حاشیه سود پایدار و خندق رقابتی بلندمدت پیرامون کسبوکار Nvidia ایجاد کرد. اگر بتوان به AI قدرتمند با هزینه کمتر دسترسی پیدا کرد، آیا تقاضا برای GPUهای ممتاز و گرانقیمت بدون کاهش ادامه خواهد یافت؟ آیا رقبا، با تشویق از مثال DeepSeek، میتوانند راههایی برای بهینهسازی مدلهای AI پیدا کنند تا به سختافزار تخصصی کمتری نیاز داشته باشند؟ این سوالات که ناگهان در کانون توجه قرار گرفتند، برای ایجاد یک فروش گسترده کافی بودند.
این آشفتگی تنها به Nvidia محدود نشد. امواج شوک به گروه گستردهتری از غولهای فناوری که مجموعاً به عنوان ‘Magnificent 7’ شناخته میشوند، گسترش یافت. این گروه که شامل غولهایی مانند Apple، Microsoft، Alphabet (Google)، Amazon، Meta Platforms، Tesla و خود Nvidia است، به طور نامتناسبی مسئول هدایت سود کلی بازار در دورههای قبل بودند. عملکرد جمعی آنها اغلب جهت شاخصهای اصلی مانند S&P 500 و Nasdaq را تعیین میکرد.
با این حال، از زمان اولین حضور مخرب DeepSeek در ژانویه، این غولها با فشار فزایندهای روبرو شدهاند. روایت Bessent نشان میدهد که ظهور یک رقیب قدرتمند و کمهزینه AI، عنصر جدیدی از ریسک و عدم قطعیت را وارد معادله ارزشگذاری بخش فناوری کرده است. سرمایهگذاران شروع به ارزیابی مجدد چشماندازهای رشد به ظاهر بیپایان کردند که این سهام را به ارتفاعات سرگیجهآوری رسانده بود. عامل DeepSeek به عنوان یادآوری عمل کرد که رهبری فناوری دائماً مورد مناقشه است و اختلال میتواند به سرعت از گوشههای غیرمنتظره ظهور کند. بنابراین، فشار بر Magnificent 7 فقط مربوط به آسیبپذیری خاص Nvidia نبود؛ بلکه بازتابی از تنظیم مجدد گستردهتر انتظارات در سراسر چشمانداز فناوری با رشد بالا در مواجهه با رقابت جهانی تشدید شده AI و پتانسیل فشردهسازی حاشیه سود ناشی از ورودکنندگان جدید و تهاجمی مانند DeepSeek بود. به هم پیوستگی این غولهای فناوری به این معنی بود که ضربه به یکی، به ویژه یکی به مرکزیت روایت AI مانند Nvidia، میتواند احساسات را در کل گروه کاهش دهد.
نقطه مقابل: سایه تعرفه و نگرانیهای اقتصادی
در حالی که وزیر Bessent کانون توجه را به سمت DeepSeek هدایت کرد، تفسیر غالب بازار که منجر به و در طول رکود اخیر شد، عمدتاً بر اعلام President Trump در مورد رژیم تعرفهای جهانی جدید متمرکز بود. این تغییر سیاست، که نشاندهنده تشدید بالقوه قابل توجهی در حمایتگرایی تجاری است، بلافاصله نگرانی گستردهای را در میان اقتصاددانان و تحلیلگران بازار برانگیخت. کاهش اخیر بازار، که شاهد کاهش تقریباً ۱۰ درصدی ارزش سهام ایالات متحده بود، با اخبار تعرفهها همزمان بود و آن را به توضیح شهودیتری برای بسیاری از ناظران تبدیل کرد.
تحلیلگرانی که واکنش بازار به پیشنهادات تعرفهای را تشریح میکردند، عمدتاً دو نگرانی عمده را مطرح کردند: تورم و کند شدن بالقوه اقتصادی.
- فشارهای تورمی: تعرفهها، طبق طراحی، هزینه کالاهای وارداتی را افزایش میدهند. این میتواند اثر آبشاری در سراسر اقتصاد داشته باشد، قیمتها را برای مصرفکنندگان افزایش دهد و هزینههای ورودی را برای تولیدکنندگان داخلی که به قطعات خارجی متکی هستند، بالا ببرد. در محیطی که تورم ممکن است از قبل یک نگرانی باشد، اعمال تعرفههای گسترده میتواند افزایش قیمتها را تشدید کند و به طور بالقوه Federal Reserve را مجبور به حفظ سیاست پولی سختگیرانهتر (یا حتی سختتر کردن بیشتر) برای کنترل تورم کند. نرخهای بهره بالاتر عموماً به عنوان یک مانع برای ارزشگذاری بازار سهام عمل میکنند.
- کند شدن اقتصادی: افزایش موانع تجاری میتواند زنجیرههای تأمین جهانی را مختل کند، حجم تجارت بینالمللی را کاهش دهد و تعرفههای تلافیجویانه را از سوی سایر کشورها برانگیزد. این ترکیب میتواند سرمایهگذاری تجاری را کاهش دهد، رشد صادرات را مهار کند و در نهایت منجر به فعالیت اقتصادی کلی کندتر شود. خود Federal Reserve اخیراً احتیاط را نشان داده بود و موانع بالقوه پیش روی اقتصاد را تأیید کرده بود. چشمانداز دور جدیدی از تعرفهها، لایه قابل توجهی از عدم قطعیت و ریسک نزولی را به چشمانداز اقتصادی اضافه کرد و سرمایهگذاران را در مورد پتانسیل درآمد شرکتها و سلامت کلی اقتصاد عصبی کرد.
بنابراین، تأکید Bessent بر DeepSeek تضاد آشکاری با این تحلیل جریان اصلی ارائه میدهد. در حالی که اعلام DeepSeek بدون شک باعث ایجاد امواج قابل توجهی شد، به ویژه در بخش فناوری و به طور خاص برای Nvidia در اوایل سال، نسبت دادن عمده افت ۱۰ درصدی اخیر بازار عمدتاً به آن رویداد، به جای اخبار تعرفهای نزدیک و به طور گسترده مورد بحث، یک واگرایی قابل توجه است. این سوالاتی را در مورد اینکه آیا وزیر خزانهداری در حال برجسته کردن یک محرک واقعی و کمتر قدردانی شده بازار است یا شاید درگیر یک انحراف استراتژیک است، و تمرکز را از پیامدهای اقتصادی بالقوه منفی سیاستهای تجاری خود دولت منحرف میکند، ایجاد میکند. همچنین محتمل است که هر دو عامل در نوسانات بازار نقش داشته باشند و محیط پیچیدهای را ایجاد کنند که در آن اختلال فناوری و عدم قطعیت سیاست در هم تنیده شده و جداسازی یک علت واحد برای نگرانی سرمایهگذاران را دشوار میسازد. این بحث بر چالش تشخیص حرکات بازار در زمان واقعی تأکید میکند، جایی که روایتهای متعدد برای تسلط رقابت میکنند.
تشدید رقابت تسلیحاتی جهانی AI
تمرکز وزیر Bessent بر DeepSeek، یک نهاد چینی، ناگزیر نوسانات بازار را در چارچوب گستردهتر و بسیار پر تنش رقابت فناوری ایالات متحده و چین قرار میدهد. رقابت برای تسلط بر هوش مصنوعی به طور فزایندهای به عنوان یک عامل تعیین کننده حیاتی رهبری اقتصادی آینده، امنیت ملی و نفوذ جهانی تلقی میشود. توانایی DeepSeek برای عرضه یک مدل AI رقابتی و کمهزینه فقط یک چالش تجاری نیست؛ بلکه یک نقطه داده مهم در این رقابت ژئوپلیتیکی مداوم است.
سالهاست که ایالات متحده، به ویژه Silicon Valley، به عنوان مرکز نوآوری AI تلقی میشود. شرکتهایی مانند Google، Microsoft، OpenAI (با حمایت Microsoft) و Anthropic در توسعه مدلهای زبان بزرگ (LLMs) پیچیده و سایر فناوریهای AI پیشتاز بودهاند. این رهبری با سرمایهگذاری قابل توجه، اکوسیستم تحقیقاتی پر جنب و جوش و تسلط بر فناوریهای کلیدی توانمندساز، مانند نیمههادیهای پیشرفته تولید شده توسط Nvidia، پشتیبانی شده است.
با این حال، چین به صراحت برتری AI را به عنوان یک اولویت استراتژیک ملی شناسایی کرده و منابع عظیمی را صرف تحقیق، توسعه و پیادهسازی میکند. شرکتهایی مانند Baidu، Alibaba، Tencent و استارتآپهای متعدد، که اغلب توسط طرحهای دولتی حمایت میشوند، به سرعت در حال کاهش شکاف هستند و در برخی زمینهها پیشتاز هستند. ظهور DeepSeek تجلی ملموس این جاهطلبی است. توانایی آن در ارائه محصولی که مستقیماً بازیگران مستقر غربی را هم از نظر عملکرد و هم از نظر قیمت به چالش میکشد، نشاندهنده بلوغ قابلیتهای AI چین و تغییر بالقوه در پویایی رقابتی است.
این امر چندین پیامد عمیق دارد:
- رقابت اقتصادی: یک جایگزین AI مقرونبهصرفه و قابل دوام از چین میتواند سهم بازار و سودآوری غولهای فناوری ایالات متحده را در سطح جهانی کاهش دهد. همچنین میتواند پذیرش AI را در مناطق و صنایعی که بیشتر با چین همسو هستند تسریع کند و به طور بالقوه اکوسیستمهای فناوری دوگانهای ایجاد کند.
- استانداردهای فناوری: این رقابت همچنین در مورد تعیین استانداردها و چارچوبهای اخلاقی اساسی برای توسعه و استقرار AI است. کشور یا بلوکی که در AI پیشتاز باشد، ممکن است نفوذ نامتناسبی در شکلدهی این هنجارهای جهانی داشته باشد.
- امنیت ملی: AI پیشرفته کاربردهای دوگانه دارد و بر همه چیز از سیستمهای تسلیحاتی خودمختار و جمعآوری اطلاعات گرفته تا امنیت سایبری و حفاظت از زیرساختهای حیاتی تأثیر میگذارد. پیشرفت یک رقیب استراتژیک مانند چین در این حوزه توسط جوامع دفاعی و اطلاعاتی به دقت رصد میشود.
- آسیبپذیریهای زنجیره تأمین: اتکا به سختافزار خاص (مانند Nvidia GPUs) نقاط گلوگاه بالقوهای ایجاد میکند. توسعه AI رقابتی که ممکن است به طور کارآمد بر روی سختافزار متفاوت یا تولید داخلی (در مورد چین) اجرا شود، میتواند وابستگی به زنجیرههای تأمین متمرکز بر ایالات متحده را کاهش دهد.
Bessent با برجسته کردن DeepSeek، به طور ضمنی قدرت چالش فناوری چین را تأیید میکند. این به عنوان یادآوری عمل میکند که نیروهای بازار به طور فزایندهای با جریانات ژئوپلیتیکی در هم تنیده شدهاند و رقابت در بخشهای استراتژیک مانند AI میتواند مستقیماً بر احساسات سرمایهگذاران و ثبات بازار مالی تأثیر بگذارد. رقابت تسلیحاتی AI دیگر یک مفهوم آیندهنگرانه نیست؛ بلکه امروز به طور فعال واقعیتهای بازار را شکل میدهد.
رمزگشایی روانشناسی بازار: تغییرات احساسات و واکنشهای الگوریتمی
بازارهای مالی صرفاً مکانیسمهای منطقی نیستند که تنها توسط دادههای اقتصادی و اصول بنیادین شرکتها هدایت شوند. روانشناسی سرمایهگذار، احساسات و واکنشهای سریع سیستمهای معاملاتی خودکار نقش مهمی ایفا میکنند، به ویژه در دورههای عدم قطعیت بالا. پیشنهاد وزیر Bessent مبنی بر اینکه DeepSeek باعث کاهش شد، به این جنبه از رفتار بازار میپردازد و نشان میدهد که چگونه یک خبر واحد، به ویژه خبری که نشاندهنده یک تهدید رقابتی است، میتواند باعث تغییرات قابل توجهی در ادراک و موقعیتیابی شود.
اعلام یک رقیب قدرتمند و کمهزینه AI مانند DeepSeek میتواند به عنوان یک کاتالیزور قدرتمند برای احساسات منفی عمل کند، به ویژه در مورد سهامی که از دورههای طولانی رشد و ارزشگذاری بالا برخوردار بودهاند، مانند Nvidia و همتایانش در Magnificent 7. در اینجا نحوه نفوذ چنین اخباری به روان بازار آمده است:
- تنظیم مجدد رشد آینده: ارزشگذاریهای بالا اغلب با انتظارات رشد سریع مستمر و تسلط بر بازار توجیه میشوند. یک رقیب معتبر جدید این مفروضات را به چالش میکشد و سرمایهگذاران را مجبور میکند تا پتانسیل درآمد بلندمدت و سهم بازار رهبران فعلی را دوباره بررسی کنند. حتی یک تهدید کوچک درک شده میتواند منجر به تعدیل ارزشگذاری قابل توجهی شود اگر انتظارات قبلاً بسیار بالا بوده باشد.
- ترس از فشردهسازی حاشیه سود: مدل کمهزینه DeepSeek مستقیماً به فشار بالقوه بر حاشیه سود صنعت اشاره دارد. سرمایهگذاران پیشبینی میکنند که بازیگران مستقر ممکن است نیاز به کاهش قیمتهای خود برای رقابت، کاهش سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه یا مواجهه با از دست دادن مشتریان داشته باشند، که همه اینها بر پیشبینی سودآوری تأثیر منفی میگذارد.
- اثر سرایت: اخبار منفی در مورد یک بازیگر کلیدی مانند Nvidia، که در مرکز یک موضوع سرمایهگذاری عمده مانند AI قرار دارد، میتواند ترس را به سهام مرتبط و کل بخش گسترش دهد. سرمایهگذاران ممکن است پیشگیرانه سایر سهام فناوری را بفروشند، از ترس فشارهای رقابتی مشابه یا صرفاً به دنبال کاهش قرار گرفتن در معرض بخشی که ناگهان پرریسکتر تلقی میشود.
- تقویت معاملات الگوریتمی: بخش قابل توجهی از معاملات مدرن توسط الگوریتمهایی اجرا میشود که برای واکنش فوری به فیدهای خبری، تحلیل احساسات و حرکات قیمت برنامهریزی شدهاند. یک عنوان منفی در مورد یک شرکت یا بخش بزرگ میتواند دستورات فروش از پیش برنامهریزی شده را فعال کند، افت اولیه قیمت را تقویت کرده و نوسانات را افزایش دهد. این سیستمها اغلب سریعتر از آن واکنش نشان میدهند که معاملهگران انسانی بتوانند پیامدهای خبر را به طور کامل هضم کنند.
- تغییر روایت: بازارها اغلب به روایتهای قانعکننده میچسبند. برای ماهها، روایت غالب، ظهور غیرقابل توقف AI بود که به نفع توانمندسازان کلیدی بود. ظهور DeepSeek یک ضد روایت قدرتمند ارائه داد: حوزه AI در حال تبدیل شدن به شدت رقابتی، بالقوه کالایی شده و در معرض اختلال از سوی بازیگران جهانی غیرمنتظره است. چنین تغییراتی در روایت میتواند اساساً اعتماد سرمایهگذاران و اشتها به ریسک را تغییر دهد.
بنابراین، حتی اگر تأثیر اقتصادی مستقیم و قابل اندازهگیری DeepSeek در ابتدا در مقایسه با پیامدهای گسترده تعرفهها محدود بود، تأثیر روانی آن میتوانست قابل توجه باشد. این امر تردید را وارد بخش بازاری کرد که قبلاً مطمئن بود و نقطه ماشهای را برای سرمایهگذارانی فراهم کرد که از قبل نسبت به ارزشگذاریهای بالا و موانع اقتصادی بالقوه حساس بودند. تمرکز Bessent بر این رویداد، قدرت ادراک و احساسات را در هدایت حرکات کوتاهمدت بازار، گاهی مستقل از، یا حتی تحتالشعاع قرار دادن، عوامل کلان اقتصادی سنتیتر برجسته میکند.
پیمایش در شبکه پیچیده تأثیرات بازار
نسبت دادن یک رکود قابل توجه بازار به یک علت واحد اغلب سادهسازی بیش از حد است. بازارهای مالی اکوسیستمهای پیچیدهای هستند که تحت تأثیر عوامل متقابل متعددی قرار دارند، از دادههای کلان اقتصادی و درآمدهای شرکتها گرفته تا رویدادهای ژئوپلیتیکی و تغییرات در احساسات سرمایهگذاران. در حالی که وزیر Bessent بر نقش ظهور DeepSeek تأکید کرد و بسیاری از تحلیلگران بر پیامدهای پیشنهادات تعرفهای جدید تمرکز کردند، دیدگاه جامع اذعان میکند که ضعف اخیر بازار احتمالاً ناشی از تلاقی نیروها بوده است.
محتملتر است که بازار با شبکهای درهمتنیده از نگرانیها دست و پنجه نرم میکند، جایی که هر رشته به احساس کلی ناآرامی کمک میکند:
- اختلال فناوری (DeepSeek): چالش خاصی که DeepSeek برای Nvidia و بخش گستردهتر فناوری مبتنی بر AI ایجاد کرد، ریسک رقابتی جدیدی را معرفی کرد که با توجه به ارزشگذاریهای بالا در آن فضا، به ویژه قدرتمند بود. این عامل احتمالاً به طور قابل توجهی به نوسانات در صنعت فناوری کمک کرد و به طور بالقوه بر شاخصهایی با تمرکز سنگین فناوری تأثیر گذاشت.
- عدم قطعیت سیاست تجاری (تعرفهها): اعلام تعرفههای جهانی جدید، عدم قطعیت قابل توجهی را در مورد تورم، جریانهای تجاری جهانی، ثبات زنجیره تأمین و رشد کلی اقتصادی تزریق کرد. این نشاندهنده یک عامل ریسک کلان اقتصادی کلاسیک است که معمولاً اعتماد سرمایهگذاران را در چندین بخش کاهش میدهد.
- تورم و سیاست پولی: نگرانیهای اساسی در مورد تورم پایدار و پتانسیل Federal Reserve برای حفظ نرخهای بهره بالاتر برای مدت طولانیتر، یا حتی تشدید بیشتر سیاست، همچنان بزرگ به نظر میرسند. هزینههای استقراض بالاتر عموماً سهام را در مقایسه با داراییهای امنتر مانند اوراق قرضه کمتر جذاب میکند.
- سیگنالهای رشد اقتصادی: نشانههای ظریف کند شدن بالقوه اقتصادی، شاید با اشاره شاخصهای پیشرو یا تفسیر محتاطانه از سوی موسساتی مانند Federal Reserve، سرمایهگذاران را ریسکگریزتر میکند. چشمانداز رشد کندتر، تردیدهایی را در مورد درآمدهای آتی شرکتها ایجاد میکند.
- تنشهای ژئوپلیتیکی: فراتر از رقابت خاص AI ایالات متحده و چین که با موضوع DeepSeek برجسته شد، بیثباتی ژئوپلیتیکی گستردهتر در نقاط مختلف جهان میتواند به احساسات کلی ‘ریسکگریزی’ در بازارها کمک کند.
- تمرکز بازار: اتکای سنگین شاخصهای بازار به عملکرد تعداد کمی از سهام فناوری با سرمایه بزرگ (Magnificent 7) به این معنی است که مسائلی که بر این شرکتهای خاص تأثیر میگذارند، چه تهدیدهای رقابتی مانند DeepSeek یا عوامل دیگر، میتوانند تأثیر نامتناسبی بر کل بازار داشته باشند.
در این زمینه، تمرکز Bessent بر DeepSeek ممکن است به عنوان برجسته کردن یک رشته مهم در این شبکه پیچیده تلقی شود. این به عنوان یک کاتالیزور عمل کرد، شاید، به ویژه در بخش فناوری، که با اضطرابهای از پیش موجود در مورد ارزشگذاریها و پایداری رشد تعامل داشت. همزمان، اخبار تعرفهها شوک گستردهتر و در سطح کلانتری را به سیستم وارد کرد. جدا کردن سهم دقیق هر عامل ذاتاً دشوار است. سرمایهگذاران دائماً این ریسکها و نتایج بالقوه مختلف را میسنجند که منجر به نوسانات مشاهده شده در قیمتهای بازار میشود. واقعیت احتمالاً این است که هم تهدید رقابتی خاص از سوی DeepSeek و هم عدم قطعیتهای اقتصادی گستردهتر که با مذاکرات تعرفهای تقویت شدهاند، در شکلدهی مسیر آشفته اخیر بازار نقش داشتهاند.