دنیای هوش مصنوعی انگار هرگز نفسی تازه نمیکند. به ندرت هفتهای بدون اعلامیههای مهمی میگذرد که نوید قابلیتهای پیشرفتهتر، کاربردهای بدیع یا تغییرات استراتژیک در این صنعت را ندهند. اخیراً، چندین بازیگر کلیدی، از غولهای فناوری تثبیتشده گرفته تا استارتآپهای جاهطلب، از تحولاتی پردهبرداری کردهاند که بر تکامل سریع و تخصصگرایی فزاینده در حوزه هوش مصنوعی تأکید دارد. این پیشرفتها شامل تواناییهای استدلال پیشرفته در مدلهای زبان بزرگ، ظهور هوش مصنوعی چندوجهی و فشرده، توسعه متمرکز سیستمهای عاملمحور (agentic systems) و مشارکتهای سختافزاری نوآورانه با هدف گسترش گزینههای پیادهسازی است. درک این حرکات فردی، تصویر واضحتری از جریانهای رقابتی و فناورانه گستردهتری که آینده ما را شکل میدهند، ارائه میدهد.
Google با Gemini 2.5 اهداف بالاتری را دنبال میکند: عصر ‘مدلهای متفکر’؟
Google، یکی از غولهای همیشگی در عرصه هوش مصنوعی، اخیراً با اعلام Gemini 2.5 چالش جدیدی را مطرح کرده است. این نسخه که با جسارت به عنوان ‘هوشمندترین مدل هوش مصنوعی’ این شرکت تا به امروز معرفی شده، نشاندهنده تلاش مستمر Google برای دستیابی به استدلال پیچیدهتر در هوش مصنوعی است. عرضه اولیه شامل Gemini 2.5 Pro Experimental است که به عنوان پیشرفتهترین گزینه برای مقابله با چالشهای پیچیده معرفی شده است. آنچه این نسخه را متمایز میکند، به گفته Google، ماهیت آن به عنوان یک ‘مدل متفکر’ است. این نامگذاری جذاب، نشاندهنده فاصله گرفتن از مدلهایی است که عمدتاً اطلاعات را بازیابی و ترکیب میکنند، به سمت سیستمهایی که قادر به فرآیندهای تحلیلی عمیقتری هستند.
ایده اصلی پشت این ‘مدلهای متفکر’، که بر اساس مفاهیم معرفی شده در نسخههای قبلی مانند Gemini 2.0 Flash Thinking بنا شده است، شامل انجام نوعی تأمل داخلی یا توالی استدلال توسط هوش مصنوعی قبل از تولید پاسخ است. این به معنای رویکردی ساختاریافتهتر برای حل مسئله است که به طور بالقوه مراحل شناختی انسان را دقیقتر تقلید میکند. Google این قابلیت پیشرفته را به ترکیبی از معماری مدل پایه بهبود یافته و تکنیکهای پیشرفته پالایش پس از آموزش نسبت میدهد. از جمله این تکنیکها میتوان به یادگیری تقویتی (reinforcement learning) اشاره کرد، که در آن مدل از بازخورد یاد میگیرد، و فرماندهی زنجیره-فکر (chain-of-thought prompting)، روشی که هوش مصنوعی را تشویق میکند تا مسائل پیچیده را به مراحل میانی تقسیم کند و بدین ترتیب شفافیت و دقت فرآیند استدلال خود را بهبود بخشد.
معیارهای عملکرد اولیه امیدوارکننده به نظر میرسند. Google تأکید کرد که Gemini 2.5 Pro Experimental قبلاً به صدر رتبهبندی Chatbot Arena صعود کرده است، پلتفرمی مبتنی بر جمعسپاری که در آن مدلهای مختلف هوش مصنوعی به صورت ناشناس در برابر یکدیگر قرار میگیرند و توسط کاربران انسانی رتبهبندی میشوند. این نشاندهنده عملکرد عملی قوی در تعاملات کاربر است. علاوه بر این، این شرکت بر توانایی خود در وظایف استدلال و کدنویسی تأکید کرد، حوزههایی که هم برای کاربردهای تحلیلی و هم برای اتوماسیون توسعه نرمافزار حیاتی هستند. در دسترس بودن این مدل پیشرفته برای مشترکین Gemini Advanced نشاندهنده استراتژی Google برای طبقهبندی پیشنهادات هوش مصنوعی خود است، که قابلیتهای پیشرفته را به کاربران پولی ارائه میدهد و احتمالاً نسخههای پالایششده را به مرور زمان در اکوسیستم محصولات گستردهتر خود ادغام میکند. این عرضه به وضوح رقابت مداوم با رقبایی مانند سری GPT از OpenAI و مدلهای Claude از Anthropic را تشدید میکند و مرزهای آنچه مدلهای زبان بزرگ میتوانند در زمینه حل وظایف پیچیده و درک دقیق به دست آورند را جابجا میکند. تأکید بر ‘تفکر’ و ‘استدلال’ میتواند نویدبخش مرحله جدیدی باشد که در آن مدلهای هوش مصنوعی نه تنها بر اساس بازیابی دانش، بلکه بر اساس هوش حل مسئله ارزیابی میشوند.
Alibaba Cloud با Qwen2.5 پاسخ میدهد: قدرت چندوجهی در بستهای فشرده
Alibaba Cloud، بازوی فناوری دیجیتال و هوش گروه Alibaba، برای اینکه از قافله عقب نماند، پیشرفت قابل توجه خود را با عرضه مدل هوش مصنوعی Qwen2.5-Omni-7B معرفی کرد. این عرضه بر اهمیت فزاینده هوش مصنوعی چندوجهی (multimodal AI) تأکید میکند، سیستمهایی که قادر به درک و پردازش اطلاعات در قالبهای مختلف هستند - نه فقط متن، بلکه تصاویر، صدا و حتی ویدئو. مدل Qwen2.5 برای دریافت این ورودیهای متنوع و پاسخ با متن تولید شده یا گفتار با صدای فوقالعاده طبیعی طراحی شده است.
یک تمایز کلیدی که توسط Alibaba برجسته شده، ماهیت فشرده (compact nature) مدلاست. در حالی که بسیاری از مدلهای پیشرفته دارای تعداد پارامترهای عظیمی هستند که اغلب با هزینههای محاسباتی بالا و پیچیدگی پیادهسازی مرتبط است، Qwen2.5-Omni-7B کارایی را هدف قرار داده است. Alibaba پیشنهاد میکند که این ردپای کوچکتر آن را به پایهای ایدهآل برای ساخت عاملهای هوش مصنوعی (AI agents) چابک و مقرون به صرفه تبدیل میکند. عاملهای هوش مصنوعی که برای انجام وظایف به صورت خودکار طراحی شدهاند، به طور قابل توجهی از مدلهایی که قدرتمند و در عین حال کارآمد از نظر منابع هستند، سود میبرند و امکان پیادهسازی گستردهتر بر روی سختافزارهای متنوع، از جمله دستگاههای لبه (edge devices) را فراهم میکنند. این تمرکز بر کارایی، یک گلوگاه حیاتی در پذیرش هوش مصنوعی را برطرف میکند - هزینه و الزامات زیرساختی اغلب بازدارنده مرتبط با اجرای بزرگترین مدلها.
Alibaba با متنباز (open-source) کردن مدل Qwen2.5، دسترسی و تأثیر خود را بیشتر گسترش داده و آن را به راحتی در دسترس توسعهدهندگان و محققان در سراسر جهان از طریق پلتفرمهای محبوبی مانند Hugging Face و GitHub قرار داده است. این استراتژی با رویکرد اختصاصیتر برخی رقبا در تضاد است و چندین هدف را دنبال میکند. این امر مشارکت جامعه را تقویت میکند، امکان بررسی و بهبود مستقل مدل را فراهم میآورد و به طور بالقوه با قادر ساختن طیف وسیعتری از توسعهدهندگان برای ساخت بر اساس فناوری Alibaba، نوآوری را تسریع میبخشد. برای Alibaba Cloud، همچنین میتواند باعث پذیرش خدمات ابری گستردهتر آن شود، زیرا توسعهدهندگان با مدل متنباز آزمایش میکنند و برنامههای کاربردی مبتنی بر آن را پیادهسازی میکنند. عرضه یک مدل قدرتمند، فشرده، چندوجهی و متنباز مانند Qwen2.5، Alibaba را به عنوان یک بازیگر جهانی مهم در چشمانداز هوش مصنوعی معرفی میکند، به ویژه برای توسعهدهندگانی که به دنبال راهحلهای انعطافپذیر و کارآمد برای ایجاد برنامههای کاربردی هوش مصنوعی پیچیده و تعاملی هستند.
DeepSeek مدل V3 را بهبود میبخشد: تقویت استدلال و مهارتهای عملی
نوآوری تنها به غولهای فناوری محدود نمیشود. DeepSeek، یک استارتآپ برجسته هوش مصنوعی چینی، نیز با انتشار نسخه ارتقا یافته مدل زبان بزرگ V3 خود موج ایجاد کرد. این بهروزرسانی، به طور خاص DeepSeek-V3-0324، بر تقویت قابلیتهای عملی حیاتی برای کاربردهای دنیای واقعی تمرکز دارد. به گفته این استارتآپ، نسخه جدید بهبودهای قابل توجهی را در چندین حوزه کلیدی ارائه میدهد.
اولاً، ‘افزایش عمده در عملکرد استدلال’ وجود دارد. مانند Gemini 2.5 گوگل، این نشاندهنده یک روند صنعتی واضح به سمت ارزشگذاری تواناییهای تحلیلی عمیقتر نسبت به تطبیق الگو یا بازیابی اطلاعات ساده است. استدلال پیشرفته به مدلها اجازه میدهد تا با مسائل منطقی پیچیدهتر مقابله کنند، زمینههای دقیق را درک کنند و بینشهای قابل اعتمادتری ارائه دهند.
ثانیاً، DeepSeek ‘مهارتهای قویتر توسعه فرانتاند’ را برجسته میکند. این یک تخصص جذاب است که نشان میدهد مدل برای کمک به یا حتی خودکارسازی جنبههایی از ایجاد رابط کاربری وب و برنامه تنظیم دقیق میشود. یک LLM ماهر در تولید کد برای رابطهای کاربری میتواند به طور قابل توجهی چرخههای توسعه نرمافزار را تسریع کند.
ثالثاً، این ارتقا دارای ‘قابلیتهای هوشمندانهتر استفاده از ابزار’ است. این به توانایی مدل برای استفاده مؤثر از ابزارهای خارجی یا APIها برای دسترسی به اطلاعات بلادرنگ، انجام محاسبات یا تعامل با سایر سیستمهای نرمافزاری اشاره دارد. تقویت استفاده از ابزار، LLMها را بسیار قدرتمندتر و همهکارهتر میکند و به آنها اجازه میدهد از محدودیتهای دادههای آموزشی خود رها شوند و به صورت پویا با دنیای دیجیتال تعامل داشته باشند.
مشابه استراتژی Alibaba، DeepSeek این مدل ارتقا یافته را از طریق Hugging Face در دسترس جامعه جهانی قرار داده است. این رویکرد باز به محققان و توسعهدهندگان اجازه میدهد تا از پیشرفتهای DeepSeek استفاده کنند و به رشد اکوسیستم گستردهتر کمک کنند. تمرکز بر مهارتهای عملی خاص مانند توسعه فرانتاند و استفاده از ابزار، نشاندهنده بلوغ این حوزه است که از مدلهای عمومی فراتر رفته و به سمت دستیاران هوش مصنوعی تخصصیتر متناسب با حوزههای حرفهای خاص حرکت میکند. پیشرفت DeepSeek همچنین بر مشارکتهای قابل توجه ناشی از صحنه پر جنب و جوش تحقیق و توسعه هوش مصنوعی چین تأکید میکند.
Landbase آزمایشگاه هوش مصنوعی کاربردی را راهاندازی میکند: تمرکز بر هوش مصنوعی عاملمحور برای کسبوکار
با تغییر تمرکز از توسعه مدل به کاربردهای تخصصی، Landbase، که خود را به عنوان یک ‘شرکت هوش مصنوعی عاملمحور (Agentic AI company)’ معرفی میکند، تأسیس یک آزمایشگاه هوش مصنوعی کاربردی (Applied AI Lab) جدید را که به طور استراتژیک در Silicon Valley واقع شده است، اعلام کرد. این حرکت نشاندهنده تلاشی متمرکز برای پیشبرد مرزهای هوش مصنوعی عاملمحور (agentic AI) است، حوزهای که بر ایجاد سیستمهای هوش مصنوعی خودمختار (عاملها) متمرکز است که میتوانند با حداقل مداخله انسانی، برنامهریزی کنند، تصمیم بگیرند و وظایف پیچیده را اجرا کنند.
گردآوری تیم آزمایشگاه گویای جاهطلبیهای آن است. Landbase بر استخدام استعدادها از مؤسسات و شرکتهای معتبر، از جمله Stanford University، Meta (فیسبوک سابق) و NASA تأکید کرد. این تمرکز تخصص، نشاندهنده تعهد به مقابله با چالشهای تحقیقاتی بنیادی در کنار توسعه کاربردهای عملی در فضای هوش مصنوعی عاملمحور است. مأموریت اعلام شده آزمایشگاه، تسریع نوآوری در سه حوزه اصلی است:
- اتوماسیون گردش کار (Workflow Automation): توسعه عاملهای هوش مصنوعی قادر به بر عهده گرفتن فرآیندهای تجاری پیچیده و چند مرحلهای، که به طور بالقوه عملیات را ساده کرده و کارگران انسانی را برای وظایف سطح بالاتر آزاد میکند.
- هوش داده (Data Intelligence): ایجاد عاملهایی که میتوانند به طور فعال دادهها را تجزیه و تحلیل کنند، الگوها را شناسایی کنند، بینش تولید کنند و شاید حتی به طور مستقل توصیههای مبتنی بر داده ارائه دهند.
- یادگیری تقویتی (Reinforcement Learning): استفاده از تکنیکهای یادگیری تقویتی نه تنها برای آموزش مدل، بلکه به طور بالقوه برای قادر ساختن عاملها به یادگیری و تطبیق استراتژیهای خود بر اساس نتایج دنیای واقعی و بازخورد در زمینههای تجاری خاص.
Landbase این ابتکار را به مدل GTM-1 Omni موجود خود مرتبط میکند، که ادعا میکند اولین و تنها مدل هوش مصنوعی عاملمحور است که به طور خاص برای اهداف ورود به بازار (go-to-market - GTM) ساخته شده است. این به معنای تمرکز بر کاربرد هوش مصنوعی عاملمحور در فروش، بازاریابی و مدیریت ارتباط با مشتری است - حوزههایی که برای اتوماسیون و بهینهسازی مبتنی بر داده آماده هستند. Daniel Saks، مدیرعامل Landbase، بر اهمیت تیم متخصص در پیشبرد نوآوری برای این مدل تخصصی تأکید کرد.
آزمایشگاه هوش مصنوعی کاربردی تلاشهای خود را بر توسعه انواع متمایز مدلهای حیاتی برای سیستمهای عاملمحور مؤثر متمرکز خواهد کرد:
- مدلهای برنامهریزی و تصمیمگیری (Planning and Decision-Making Models): هوش اصلی که عاملها را قادر میسازد اهداف را تعیین کنند، استراتژیها را تدوین کنند و اقدامات مناسب را انتخاب کنند.
- مدلهای تولید پیام (Messaging Generation Models): هوش مصنوعی قادر به ایجاد ارتباطات مؤثر و مرتبط با زمینه برای وظایفی مانند ارتباط با مشتریان بالقوه یا پشتیبانی مشتری.
- مدلهای پیشبینی و پاداش (Prediction and Reward Models): سیستمهایی که به عاملها کمک میکنند نتایج را پیشبینی کنند، موفقیت بالقوه اقدامات مختلف را ارزیابی کنند و از تجربیات خود بیاموزند.
تأسیس این آزمایشگاه اختصاصی بر روند رو به رشد شرکتهای هوش مصنوعی تخصصی که بر کاربردهای تجاری با ارزش بالا تمرکز دارند، تأکید میکند، به ویژه با بهرهگیری از پتانسیل عاملهای خودمختار برای تحول در عملکردهای عملیاتی اصلی.
پر کردن شکافهای سختافزاری: webAI و MacStadium برای پیادهسازی روی Apple Silicon همکاری میکنند
در نهایت، با پرداختن به لایه زیرساخت حیاتی که تمام توسعه هوش مصنوعی به آن وابسته است، شرکت راهحلهای هوش مصنوعی webAI و ارائهدهنده ابر سازمانی MacStadium از یک مشارکت استراتژیک خبر دادند. همکاری آنها با هدف مقابله با یک چالش مهم انجام میشود: پیادهسازی کارآمد مدلهای هوش مصنوعی بزرگ و قدرتمند، به ویژه برای کسبوکارهایی که با محدودیتهای سختافزاری مواجه هستند یا به دنبال جایگزینهایی برای زیرساختهای ابری سنتی مبتنی بر GPU هستند.
این مشارکت یک پلتفرم بدیع را معرفی میکند که برای پیادهسازی مدلهای هوش مصنوعی بزرگ با بهرهگیری از فناوری Apple silicon طراحی شده است. MacStadium در ارائه زیرساخت ابری مبتنی بر سختافزار Mac اپل، از جمله دستگاههای مجهز به تراشههای قدرتمند سری M (Apple silicon) تخصص دارد. این تراشهها که به دلیل معماری یکپارچه خود که CPU، GPU و Neural Engine را ترکیب میکند، شناخته شدهاند، عملکرد چشمگیری به ازای هر وات ارائه میدهند و به طور بالقوه پلتفرمیبا کارایی محاسباتی بیشتر برای برخی بارهای کاری هوش مصنوعی در مقایسه با سختافزار سرور سنتی فراهم میکنند.
این همکاری با هدف باز کردن این پتانسیل برای پیادهسازی هوش مصنوعی انجام میشود. با ترکیب تخصص MacStadium در محیطهای ابری macOS با ‘رویکرد مدل به هم پیوسته’ (interconnected model approach) webAI (که جزئیات آن نیاز به توضیح بیشتر دارد اما احتمالاً به تکنیکهایی برای بهینهسازی یا توزیع بارهای کاری مدل اشاره دارد)، شرکا قصد دارند پلتفرمی ایجاد کنند که نحوه توسعه و پیادهسازی سیستمهای هوش مصنوعی پیشرفته توسط سازمانها، به ویژه بر روی سختافزار Apple را تغییر دهد. این میتواند به ویژه برای سازمانهایی که قبلاً به شدت در اکوسیستم Apple سرمایهگذاری کردهاند یا آنهایی که به دنبال جایگزینهای مقرون به صرفه و کممصرف برای اجاره ظرفیت گرانقیمت GPU از ارائهدهندگان بزرگ ابر هستند، جذاب باشد.
Ken Tacelli، مدیرعامل MacStadium، این مشارکت را به عنوان یک ‘نقطه عطف مهم’ در آوردن قابلیتهای هوش مصنوعی به شرکتها از طریق زیرساخت سختافزاری Apple توصیف کرد. این ابتکار نوید کارایی محاسباتی و عملکرد (computational efficiency and performance) بیشتر را میدهد و به طور بالقوه دسترسی به پیادهسازی مدلهای هوش مصنوعی بزرگ را برای کسبوکارهایی که قبلاً به دلیل هزینهها یا در دسترس بودن سختافزار محدود شده بودند، دموکراتیزه میکند. این مشارکت، جستجوی مداوم برای راهحلهای سختافزاری متنوع و کارآمد برای تأمین نیازهای محاسباتی فزاینده هوش مصنوعی مدرن را برجسته میکند و معماریهایی فراتر از پارادایم غالب GPU را بررسی میکند. این نشان میدهد که آینده زیرساخت هوش مصنوعی ممکن است ناهمگنتر از آنچه قبلاً تصور میشد باشد و سیلیکونهای تخصصی مانند Apple را در کنار سختافزار مرکز داده سنتی در بر گیرد.