OpenAI و دستیار فوق شخصی ChatGPT

OpenAI ظاهراً در حال توسعه یک نسخه بسیار شخصی سازی شده از ربات گفتگوی محبوب خود، ChatGPT با عنوان “سوپر دستیار” است و هدف آن ارائه یک ابزار پیشرفته به کاربران است که از طریق پلتفرم های مختلف، از جمله وب سایت، برنامه های بومی، تلفن های هوشمند، ایمیل و حتی از طریق ادغام های شخص ثالث مانند Siri اپل، در دسترس باشد.

چشم انداز یک سوپر دستیار

بر اساس یک سند داخلی OpenAI از اواخر سال 2024، که در جریان پرونده ضد انحصار وزارت دادگستری علیه گوگل (همانطور که توسط 9to5Mac گزارش شده است) فاش شد، این سوپر دستیار برای انجام طیف گسترده ای از وظایف، از کارهای روزمره گرفته تا کارهای پیچیده، طراحی شده است. یک همراه دیجیتال را تصور کنید که قادر است فوراً به سوالات شما پاسخ دهد، با پشتکار تقویم شما را مدیریت کند و حتی به پروژه های پیچیده کدنویسی کمک کند.

این سند تصویری از یک دستیار را ترسیم می کند که «شما را می شناسد، می فهمد که به چه چیزهایی اهمیت می دهید و به هر کاری که یک فرد باهوش، قابل اعتماد و از نظر عاطفی باهوش با یک کامپیوتر می تواند انجام دهد، کمک می کند. این نشان دهنده تمرکز نه تنها بر قابلیت عملکرد، بلکه همچنین بر ایجاد یک رابطه با کاربر، پیش بینی نیازهای او و ارائه پشتیبانی به گونه ای است که طبیعی و شهودی به نظر می رسد.

تحولات اخیر به گسترش اشاره دارد

در طول ماه گذشته، OpenAI چندین به‌روزرسانی کلیدی را ارائه کرده است که به شدت نشان‌دهنده قصد آن برای گسترش قابلیت‌های ابزارهای هوش مصنوعی خود است. این اقدامات نشان دهنده یک تغییر استراتژیک به سمت ایجاد یک تجربه هوش مصنوعی جامع تر و کاربر محور است.

برد لایتکپ، مدیر ارشد عملیاتی OpenAI، اخیراً در مورد جاه طلبی این شرکت برای ساختن یک “لایه رایانه ای محیطی” صحبت کرد که کاربران را از محدودیت های صفحه نمایش خود آزاد می کند. این چشم انداز مستلزم یک هوش مصنوعی است که به طور یکپارچه در پس زمینه ادغام می شود و بدون نیاز به توجه مداوم، کمک می کند. لایتکپ بر پیگیری هوش مصنوعی “واقعاً شخصی” شرکت تاکید کرد و به مفهوم سوپر دستیار اشاره کرد.

OpenAI با اعلام خرید io، یک استارت‌آپ دستگاه هوش مصنوعی که به‌طور مشترک توسط جونی آیو، طراح مشهور سابق اپل، تأسیس شده بود، این مسیر را بیشتر تقویت کرد. سام آلتمن، مدیر عامل OpenAI، اعتقاد خود را به روشی برتر برای تعامل با هوش مصنوعی ابراز کرد و گفت: “من فکر می کنم ما این فرصت را داریم که نوعی تصور کامل از معنای استفاده از رایانه را دوباره تصور کنیم.” این خرید نشان می دهد که OpenAI به طور فعال در حال بررسی راه حل های سخت افزاری و نرم افزاری جدیدی است تا یک تجربه هوش مصنوعی یکپارچه تر و شهودی تر ایجاد کند.

OpenAI در یک حرکت استراتژیک دیگر، با انتصاب Fidji Simo، مدیرعامل سابق Instacart، به عنوان مدیرعامل برنامه های کاربردی، فشار قابل توجهی به بازار مصرف کننده وارد کرد. این بخش تازه ایجاد شده وظیفه دارد تحقیقات و مدل های OpenAI را به محصولات ملموسی تبدیل کند که مستقیماً به نفع کاربران نهایی باشد. آلتمن توضیح داد که واحد برنامه‌های کاربردی، تیم‌های تجاری و عملیاتی موجود را که مسئول اطمینان از رسیدن تحقیقات OpenAI به نفع جمعیت جهان هستند، ادغام می‌کند.

جولیا هوانگ، یکی از بنیانگذاران Vesey Ventures، در مورد جاه طلبی های OpenAI اظهار نظر کرد: “OpenAI به وضوح می خواهد مالک پلتفرم مصرف کننده باشد. آنها شانس زیادی برای انجام این کار دارند، و تجربه Fidji در Instacart در گرد هم آوردن بازرگانان و مصرف کنندگان واقعاً ارزشمند خواهد بود. این احساس بر پتانسیل OpenAI برای تبدیل شدن به یک نیروی مسلط در فضای هوش مصنوعی مصرف کننده تاکید دارد.

عنصر انسانی در عصر هوش مصنوعی: رویکرد Klarna

در حالی که OpenAI بر تحت فشار قرار دادن مرزهای قابلیت های هوش مصنوعی متمرکز است، شرکت های دیگر با دقت در حال بررسی نقش تعامل انسانی در تجربه مشتری هستند. Klarna، یک شرکت پیشرو در زمینه فناوری مالی، با ادغام ابزارهای هوش مصنوعی و در عین حال تاکید بر اهمیت حفظ “ارتباط انسانی” با مشتریان خود، رویکرد متعادلی را اتخاذ می کند.

سباستین سیمیاتکوفسکی، مدیرعامل Klarna، در SXSW لندن به این موضوع پرداخت و سرفصل هایی را روشن کرد که نشان می داد این شرکت صرفاً بر جایگزینی کارگران انسانی با هوش مصنوعی متمرکز است. او تاکید کرد که در حالی که هوش مصنوعی می تواند وظایف خسته کننده و دستی را خودکار کند، Klarna همچنان متعهد به ارائه دسترسی مشتریان به پشتیبانی انسانی است.

سیمیاتکوفسکی تاکید کرد که نمایندگان هوش مصنوعی Klarna هزینه های پشتیبانی مشتری را به میزان قابل توجهی کاهش داده اند و این شرکت را قادر می سازد تا عملیات خود را ساده کرده و نیروی کار خود را در دو سال گذشته از 5500 به 3000 نفر کاهش دهد. با این حال، او همچنین خاطرنشان کرد که موقعیت های مهندسی کاهش کمتری داشته است، اگرچه این روند ممکن است با کسب مهارت های کدنویسی متخصصان تجاری، از جمله خود او، از طریق ابزارهایی مانند ChatGPT تغییر کند.

سیمیاتکوفسکی در یک سری پست در X (توئیتر سابق)، در مورد ابتکار “همیشه انسانی” Klarna توضیح داد، که هدف آن اطمینان از این است که مشتریان این امکان را داشته باشند که برای مسائل پیچیده تر و پشتیبانی شخصی با یک نماینده انسانی تعامل داشته باشند. این ابتکار به کارمندان Klarna اجازه می دهد تا بر حل چالش های دشوار، رسیدگی به شکایات و ارائه حس انسانی به خدمات مشتری تمرکز کنند. علاوه بر این، این امر Klarna را قادر ساخته است تا وابستگی خود را به برون سپاری کاهش دهد.

وقتی از سیمیاتکوفسکی در مورد بخش هایی که Klarna به دلیل هوش مصنوعی در حال افزایش استخدام است، پرسیده شد، پاسخ داد: “فروش و ‘همیشه انسانی’، هر چیزی که با مشتری روبرو می شود.” این نشان می دهد که Klarna ارزش تعامل انسانی را در افزایش فروش و ایجاد روابط مثبت با مشتری، حتی در یک محیط به طور فزاینده ای مبتنی بر هوش مصنوعی، تشخیص می دهد.

تعهد Klarna به حفظ یک ارتباط انسانی در مصاحبه ای با بلومبرگ که در آن سیمیاتکوفسکی اظهار داشت، بیشتر مورد تاکید قرار گرفت: “از منظر برند، از منظر شرکت، من فقط فکر می کنم این بسیار مهم است که برای مشتری خود روشن باشید که همیشه یک انسان وجود خواهد داشت اگر بخواهید.” این بر اهمیت شفافیت و انتخاب در عصر هوش مصنوعی تاکید می کند و به مشتریان اطمینان می دهد که مجبور نخواهند شد فقط با ماشین ها تعامل داشته باشند.

پیامدهای گسترده تر: تصور مجدد کامپیوتر

تحولات OpenAI و Klarna نشان دهنده یک تغییر قابل توجه در نحوه تفکر و تعامل ما با فناوری است. چشم انداز OpenAI از یک سوپر دستیار شخصی سازی شده که توسط ChatGPT پشتیبانی می شود، این پتانسیل را دارد که اساساً نحوه مدیریت زندگی، کار و دسترسی به اطلاعات را تغییر دهد. این فناوری می تواند به یک ابزار ضروری برای افراد و مشاغل به طور یکسان تبدیل شود و وظایف را ساده کند، بهره وری را افزایش داده و پشتیبانی شخصی ارائه دهد.

با این حال، ادغام هوش مصنوعی در زندگی روزمره ما نیز سوالات مهمی را در مورد نقش تعامل انسانی و پتانسیل جابجایی شغلی مطرح می کند. رویکرد Klarna، که هم بر کارایی مبتنی بر هوش مصنوعی و هم بر ارتباط انسانی اولویت می دهد، یک مدل ارزشمند برای در نظر گرفتن سایر شرکت ها ارائه می دهد. کسب و کارها با متعادل کردن دقیق اتوماسیون با پشتیبانی انسانی، می توانند از مزایای هوش مصنوعی استفاده کنند و در عین حال عنصر انسانی را که برای ایجاد اعتماد و ایجاد روابط مثبت با مشتری ضروری است، حفظ کنند.

اظهارات سام آلتمن در مورد “تصور کامل از معنای استفاده از رایانه” پتانسیل تحول آفرین هوش مصنوعی را خلاصه می کند. همانطور که فناوری هوش مصنوعی به تکامل خود ادامه می دهد، می توانیم انتظار داشته باشیم که برنامه های نوآورانه تری ظاهر شوند، خطوط بین انسان و ماشین را محو کرده و نحوه تعامل ما با دنیای اطرافمان را دوباره تعریف کنند. چالش این خواهد بود که اطمینان حاصل شود که این پیشرفت ها به شیوه ای مسئولانه و اخلاقی مورد استفاده قرار می گیرند و بهزیستی انسان را در اولویت قرار می دهند و آینده ای را ایجاد می کنند که در آن هوش مصنوعی و انسان ها بتوانند در کنار هم پیشرفت کنند.

در خاتمه، توسعه یک “سوپر دستیار” شخصی سازی شده توسط OpenAI، همراه با رویکرد Klarna برای متعادل کردن هوش مصنوعی با ارتباط انسانی، امکانات هیجان انگیز و ملاحظات مهم پیرامون ادغام هوش مصنوعی در زندگی ما را برجسته می کند. از آنجایی که فناوری هوش مصنوعی به پیشرفت خود ادامه می دهد، ضروری است که در مورد پیامدهای آن بحث های متفکرانه ای داشته باشیم و استراتژی هایی را توسعه دهیم که اطمینان حاصل شود که مزایای آن برای همه به اشتراک گذاشته می شود.