نگرانی‌ها از گسترش Grok در دولت توسط DOGE

معرفی ربات گفتگوی هوش مصنوعی (AI) ایلان ماسک، Grok، در دولت فدرال ایالات متحده توسط تیم اداره کارآمدی دولت او (DOGE) نگرانی‌های قابل توجهی را در مورد نقض بالقوه حریم خصوصی و تضاد منافع برانگیخته است. این اقدام سوالات مهمی را در مورد نظارت و تنظیم فناوری‌های هوش مصنوعی در نهادهای دولتی ایجاد می‌کند.

گزارش شده است که DOGE از یک تکرار اصلاح شده از Grok برای تجزیه و تحلیل داده‌های دولتی و تولید گزارش‌های جامع استفاده می‌کند. این عمل زنگ خطر را در بین مدافعان حریم خصوصی، کارشناسان حقوقی و دیده‌بان‌های دولتی به صدا درآورده است، که از پیامدهای سپردن اطلاعات حساس به یک سیستم هوش مصنوعی خصوصی هراس دارند.

منابع نشان می‌دهند که پرسنل DOGE فعالانه وزارت امنیت داخلی (DHS) را تشویق کرده‌اند تا Grok را در عملیات خود ادغام کند، ظاهراً بدون تأمین مجوزهای لازم از آژانس. در حالی که DHS با قاطعیت تسلیم شدن به هرگونه فشار خارجی برای پذیرش ابزارهای خاص را رد می‌کند، صرفاً مطرح شدن چنین نفوذی سوالات ناراحت‌کننده‌ای را در مورد بی‌طرفی پذیرش فناوری در سازمان‌های دولتی ایجاد می‌کند.

کارشناسان هشدار می‌دهند که اگر Grok به داده‌های حساس دولتی دسترسی پیدا کند، می‌تواند ناخواسته قوانین حفظ حریم خصوصی و امنیت را نقض کند. احتمال سوء استفاده یا افشای غیرمجاز اطلاعات شخصی نگرانی اصلی است، به ویژه در دورانی که نقض داده‌ها و حملات سایبری به طور فزاینده‌ای شایع می‌شوند.

نگرانی قابل توجهی حول این احتمال می‌چرخد که شرکت ماسک، xAI، بتواند از این دسترسی برای به دست آوردن مزیت ناموجه در تأمین قراردادهای سودآور فدرال یا استفاده از داده‌های دولتی برای اصلاح سیستم‌های هوش مصنوعی خود استفاده کند. چنین سناریویی نه تنها رقابت منصفانه را تضعیف می‌کند، بلکه سوالات اخلاقی را در مورد بهره‌برداری از منابع عمومی برای سود شخصی نیز مطرح می‌کند.

بررسی‌های پیرامون دسترسی DOGE به پایگاه‌های اطلاعاتی فدرال حاوی اطلاعات شخصی میلیون‌ها آمریکایی تشدید شده است، به ویژه با توجه به پروتکل‌های سختگیرانه مجوز و نظارت که برای به اشتراک گذاری داده‌ها طبق مقررات فدرال الزامی است. هرگونه انحراف از این رویه‌های تثبیت شده می‌تواند دولت را در معرض چالش‌های قانونی قرار داده و اعتماد عمومی را از بین ببرد.

کارشناسان اخلاق نیز در مورد تضاد منافع احتمالی هشدار داده‌اند، به ویژه اگر ماسک، در مقام یک کارمند ویژه دولتی، نفوذی بر تصمیماتی اعمال کند که مستقیماً به نفع سرمایه‌گذاری‌های خصوصی او باشد. چنین نقش های دوگانه‌ای به نظارت دقیق نیاز دارد تا از بی‌طرفی اطمینان حاصل شود و از فرسایش اعتماد عمومی جلوگیری شود.

تدارکات هوش مصنوعی در دولت: نگرانی‌های اخلاقی و رقابتی

استقرار Grok در سازمان‌های فدرال نمونه‌ای از روند گسترده‌تری از شرکت‌های هوش مصنوعی است که برای به دست آوردن قراردادهای دولتی رقابت می‌کنند، بازاری که در سال‌های اخیر رشد تصاعدی را تجربه کرده است. این افزایش تقاضا یک فضای بسیار رقابتی ایجاد کرده است، جایی که ملاحظات اخلاقی و حفاظت‌های نظارتی اغلب آزمایش می‌شوند.

ارزش قراردادهای فدرال مرتبط با هوش مصنوعی بین سال‌های 2022 و 2023 شاهد افزایش خیره‌کننده 150 درصدی بود و به 675 میلیون دلار رسید. وزارت دفاع به تنهایی مبلغ سرسام‌آور 557 میلیون دلار از این هزینه را به خود اختصاص داده است که بر نقش محوری هوش مصنوعی در راهبردهای دفاعی مدرن تأکید می‌کند.

این رقابت شدید برای قراردادهای هوش مصنوعی دولتی، بازیگران بزرگی مانند OpenAI، Anthropic، Meta و اکنون xAI ماسک را به خود جذب کرده است و محیطی پویا و اغلب بحث برانگیز ایجاد کرده است که در آن مرزهای اخلاقی دائماً به چالش کشیده می‌شوند و دوباره تعریف می‌شوند.

برخلاف OpenAI و Anthropic که روابط دولتی خود را از طریق توافقنامه‌های رسمی با موسسه ایمنی هوش مصنوعی ایالات متحده در آگوست 2024 رسمی کرده‌اند، به نظر می‌رسد تیم DOGE ماسک Grok را بدون رعایت پروتکل‌های تدارکاتی تثبیت شده معرفی می‌کند. این رویکرد غیرمتعارف سوالاتی را در مورد شفافیت، پاسخگویی و پتانسیل نفوذ ناموجه ایجاد می‌کند.

این رویکرد به طور آشکاری با شیوه‌های استاندارد پذیرش هوش مصنوعی دولتی در تضاد است، که معمولاً شامل ارزیابی‌های امنیتی دقیق، چارچوب‌های جامع مدیریت ریسک و پایبندی به سیاست‌های با دقت توسعه‌یافته، به ویژه هنگام رسیدگی به داده‌های حساس است. سیاست‌های با دقت طراحی‌شده DHS برای پلتفرم‌های هوش مصنوعی خاص مانند ChatGPT نمونه بارز این رویکرد محتاطانه و سنجیده است.

وضعیت کنونی خطرات ذاتی مرتبط با عجله برای تأمین قراردادهای هوش مصنوعی دولتی را برجسته می‌کند، که به طور بالقوه حفاظت‌های تدارکاتی تثبیت شده را که برای جلوگیری از تضاد منافع و اطمینان از استفاده مسئولانه و اخلاقی از فناوری‌های هوش مصنوعی طراحی شده‌اند، تضعیف می‌کند. این امر نیاز به بررسی دقیق‌تر، نظارت بیشتر و تعهد به حمایت از بالاترین استانداردهای صداقت در فرآیندهای تدارکات دولتی را برجسته می‌کند.

صداقت فرآیند تدارکات برای جلوگیری از هرگونه تصور از طرفداری یا تعصب ضروری است. پایبندی به پروتکل‌های تثبیت شده تضمین می‌کند که همه فروشندگان فرصتی منصفانه برای رقابت برای قراردادهای دولتی دارند، نوآوری را تقویت کرده و هزینه‌ها را کاهش می‌دهد.

شفافیت در تدارکات دولتی از اهمیت بالایی برخوردار است و به مردم اجازه می‌دهد تا تصمیمات را بررسی کرده و مقامات را پاسخگو قرار دهند. ارتباطات واضح و باز در مورد معیارهای ارزیابی، فرآیند انتخاب و شرایط قرارداد می‌تواند اعتماد و اطمینان را به یکپارچگی سیستم ایجاد کند.

مکانیسم‌های نظارتی قوی برای شناسایی و جلوگیری از تضاد منافع ضروری هستند و اطمینان حاصل می‌کنند که مقامات دولتی در راستای بهترین منافع مردم عمل می‌کنند. این شامل اجرای دستورالعمل‌های اخلاقی سختگیرانه، انجام بررسی‌های کامل سوابق و ایجاد هیئت‌های بازبینی مستقل برای نظارت بر فعالیت‌های تدارکاتی است.

ملاحظات اخلاقی باید در خط مقدم هر تصمیم تدارکات هوش مصنوعی قرار گیرد. سازمان‌های دولتی باید به دقت تأثیرات اجتماعی بالقوه فناوری‌های هوش مصنوعی را ارزیابی کنند، از جمله پتانسیل آنها برای تداوم تعصب‌ها، تبعیض علیه گروه‌های اقلیت یا نقض حقوق حریم خصوصی افراد.

اطمینان از استفاده مسئولانه و اخلاقی از فناوری‌های هوش مصنوعی مستلزم یک رویکرد چندوجهی است که شامل حفاظت‌های فنی، چارچوب‌های نظارتی و دستورالعمل‌های اخلاقی است. سازمان‌های دولتی با اولویت دادن به شفافیت، پاسخگویی و ملاحظات اخلاقی، می‌توانند از قدرت هوش مصنوعی برای بهبود خدمات عمومی در عین کاهش خطرات بهره ببرند.

قوانین فدرال حفظ حریم خصوصی با چالش‌های بی‌سابقه‌ای از ادغام هوش مصنوعی مواجه هستند

استفاده گزارش شده از Grok از داده‌های دولتی، چالشی مستقیم برای حفاظت‌های حریم خصوصی دهه‌ها پیش است که به طور خاص برای جلوگیری از سوء استفاده از اطلاعات شهروندان ایجاد شده است. ادغام فناوری‌های هوش مصنوعی در عملیات دولتی مستلزم ارزیابی مجدد کامل قوانین و مقررات موجود در زمینه حفظ حریم خصوصی است تا اطمینان حاصل شود که آنها در حمایت از حقوق فردی مؤثر باقی می‌مانند.

قانون حفظ حریم خصوصی سال 1974 برای رسیدگی به نگرانی‌ها در مورد پایگاه‌های داده رایانه‌ای که حقوق حریم خصوصی فردی را تهدید می‌کنند، وضع شد و چهار حفاظت اساسی را ایجاد کرد:

  • حق دسترسی به سوابق شخصی: این بند به افراد اجازه می‌دهد تا اطلاعات شخصی خود را که توسط سازمان‌های دولتی نگهداری می‌شود، بررسی کرده و نسخه‌هایی از آن را دریافت کنند و به آنها قدرت می‌دهد تا صحت و کامل بودن آن را تأیید کنند.
  • حق درخواست اصلاحات: افراد حق دارند درخواست اصلاحات در اطلاعات نادرست یا ناقص در سوابق شخصی خود را داشته باشند و از صحت و قابلیت اطمینان داده‌های دولتی اطمینان حاصل کنند.
  • حق محدود کردن اشتراک‌گذاری داده‌ها بین سازمان‌ها: این بند توانایی سازمان‌های دولتی را برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات شخصی با سایر نهادها بدون رضایت صریح محدود می‌کند و از انتشار غیرمجاز داده‌های حساس جلوگیری می‌کند.
  • حق شکایت برای نقض: افراد حق دارند علیه سازمان‌های دولتی که حقوق حریم خصوصی آنها را نقض می‌کنند، شکایت کنند و برای کسانی که از سوء استفاده از اطلاعات شخصی خود آسیب دیده‌اند، راه حل قانونی ارائه دهند.

به اشتراک گذاری داده‌های دولتی از لحاظ تاریخی به مجوز دقیق آژانس و نظارت توسط متخصصان برای اطمینان از انطباق با قوانین حفظ حریم خصوصی نیاز داشته است، رویه‌هایی که به نظر می‌رسد در اجرای Grok دور زده شده‌اند. عدم پایبندی به این پروتکل‌های تثبیت‌شده نگرانی‌های جدی‌ای را در مورد پتانسیل دسترسی غیرمجاز و سوء استفاده از اطلاعات حساس ایجاد می‌کند.

نقض‌های حریم خصوصی قبلی توسط سازمان‌های فدرال منجر به عواقب قابل توجهی شده است، همانطور که در رأی دادگاه FISA مشهود است که دریافت که FBI حقوق حریم خصوصی آمریکایی‌ها را از طریق جستجوهای بدون حکم داده‌های ارتباطی نقض کرده است. این پرونده یادآوری آشکاری از اهمیت حمایت از حفاظت‌های حریم خصوصی و پاسخگو قرار دادن سازمان‌های دولتی در قبال اقداماتشان است.

وضعیت کنونی به ویژه نگران‌کننده است زیرا سیستم‌های هوش مصنوعی مانند Grok معمولاً به آموزش بر روی مجموعه‌های داده بزرگ نیاز دارند و وب‌سایت xAI به صراحت بیان می‌کند که ممکن است کاربران را برای "اهداف تجاری خاص" نظارت کند و مسیری مستقیم برای داده‌های敏感 دولتی ایجاد کند تا به طور بالقوه به یک شرکت خصوصی برسد. این پتانسیل برای افشای داده‌ها و سوء استفاده از آن سوالات جدی‌ای را در مورد کفایت حفاظت‌های موجود در زمینه حفظ حریم خصوصی در مواجهه با فناوری‌های هوش مصنوعی به سرعت در حال تکامل مطرح می‌کند.

این سناریو نشان می‌دهد که چگونه فناوری‌های هوش مصنوعی به سرعت در حال تکامل، سناریوهای پیاده‌سازی ایجاد می‌کنند که در زمان ایجاد قوانین اساسی حفظ حریم خصوصی تصور نشده بودند و به طور بالقوه به شرکت‌ها اجازه می‌دهند تا از حفاظت‌های دیرینه حفظ حریم خصوصی دور بزنند. نیاز به قوانین جامع و به‌روز شده حفظ حریم خصوصی که به طور خاص چالش‌های ناشی از هوش مصنوعی را برطرف می‌کند، بیش از هر زمان دیگری فوری است.

حجم، سرعت و تنوع داده‌های تولید شده توسط سیستم‌های هوش مصنوعی چالش‌های بی‌سابقه‌ای را برای حفاظت از حریم خصوصی فردی ایجاد می‌کند. الگوریتم‌های هوش مصنوعی می‌توانند مقادیر زیادی از داده‌ها را برای شناسایی الگوها، پیش‌بینی رفتارها و تصمیم‌گیری‌هایی که می‌توانند تأثیرات قابل توجهی بر زندگی افراد داشته باشند، تجزیه و تحلیل کنند.

سیستم‌های هوش مصنوعی می‌توانند اغلب اطلاعات حساسی را در مورد افراد از نقاط داده به ظاهر بی‌ضرر استنباط کنند و نگرانی‌هایی را در مورد پتانسیل افشاهای ناخواسته و نقض‌های حریم خصوصی ایجاد کنند.

بسیاری از سیستم‌های هوش مصنوعی به روش‌های مبهم و پیچیده عمل می‌کنند و درک نحوه پردازش داده‌ها و تصمیم‌گیری‌های آنها را دشوار می‌سازند. این فقدان شفافیت می‌تواند پاسخگویی را تضعیف کند و تشخیص و جلوگیری از نقض‌های حریم خصوصی را دشوار سازد.

از فناوری‌های هوش مصنوعی می‌توان برای نظارت و ردیابی فعالیت‌های افراد به گونه‌ای استفاده کرد که قبلاً غیرقابل تصور بود و نگرانی‌هایی را در مورد پتانسیل نظارت گسترده و فرسایش آزادی‌های مدنی ایجاد کرد.

برای پرداختن به این چالش‌ها، سیاست‌گذاران و فناوران باید با یکدیگر همکاری کنند تا چارچوب‌های جدید حفظ حریم خصوصی را توسعه دهند که متناسب با ویژگی‌های منحصربه‌فرد هوش مصنوعی باشد. این چارچوب‌ها باید شفافیت، پاسخگویی و ملاحظات اخلاقی را در اولویت قرار دهند و باید به گونه‌ای طراحی شوند که از حقوق حریم خصوصی فردی محافظت کرده و در عین حال نوآوری مسئولانه فناوری‌های هوش مصنوعی را فعال کنند.

یکی از چالش‌های کلیدی در تنظیم هوش مصنوعی، تعیین نحوه تخصیص مسئولیت نقض‌های حریم خصوصی است. آیا مسئولیت باید بر عهده توسعه‌دهندگان سیستم هوش مصنوعی، کاربران سیستم یا شرکت‌هایی باشد که داده‌های مورد استفاده برای آموزش سیستم را جمع‌آوری و پردازش می‌کنند؟ یک چارچوب واضح و خوش‌تعریف برای تعیین مسئولیت برای اطمینان از پاسخگویی و جلوگیری از نقض‌های حریم خصوصی ضروری است.

استفاده از هوش مصنوعی همچنین سوالاتی را در مورد مالکیت و کنترل داده‌ها ایجاد می‌کند. چه کسی مالک داده‌های تولید شده توسط سیستم‌های هوش مصنوعی است و چه کسی حق کنترل نحوه استفاده از آن داده‌ها را دارد؟ ایجاد قوانین واضح در مورد مالکیت و کنترل داده‌ها برای محافظت از حریم خصوصی فردی و ترویج نوآوری ضروری است.

همانطور که فناوری‌های هوش مصنوعی به تکامل خود ادامه می‌دهند، ضروری است که در گفتگوی مداوم بین سیاست‌گذاران، فناوران و عموم مردم شرکت کنیم تا اطمینان حاصل شود که هوش مصنوعی به گونه‌ای توسعه و استقرار می‌یابد که به حقوق حریم خصوصی فردی احترام بگذارد و رفاه اجتماعی را ترویج کند.

نیاز به قوانین جامع و به‌روز شده حفظ حریم خصوصی که به طور خاص چالش‌های ناشی از هوش مصنوعی را برطرف می‌کند، بیش از هر زمان دیگری فوری است. این قوانین باید به گونه‌ای طراحی شوند که از حقوق حریم خصوصی فردی محافظت کرده و در عین حال نوآوری مسئولانه فناوری‌های هوش مصنوعی را فعال کنند.