مسابقه هوش مصنوعی: آیا چین استراتژیکاً دوم می‌شود؟

در چشم‌انداز جهانی هوش مصنوعی (AI)، شاهد یک تغییر جالب هستیم، یک رقص پیچیده از رقابت و همکاری که در آن جایزه نهایی لزوماً برتری مطلق نیست. در حالی که غول‌های فناوری در سراسر جهان برای تسلط در این عرصه پرمخاطره رقابت می‌کنند، یک روایت قانع‌کننده ظهور کرده است که نشان می‌دهد چین ممکن است به‌طور استراتژیک خود را برای کسب جایگاه دوم قوی آماده کند، نه یک پیروزی آشکار. این دیدگاه در کنفرانس اخیر توسعه‌دهندگان I/O گوگل برجسته شد، جایی که مدل‌های هوش مصنوعی توسعه‌یافته در چین به طور برجسته‌ای در کنار مدل‌های شرکت‌های فناوری پیشرو ایالات متحده به نمایش گذاشته شدند. با تبدیل شدن مدل‌های زبانی بزرگ (LLM) به معیار قدرت تکنولوژیکی، پیشرفت‌های سریع چین در حال تغییر شکل پویایی مسابقه جهانی هوش مصنوعی است.

ظهور چشمگیر مدل‌های هوش مصنوعی چینی

نمایشگاه سالانه I/O گوگل بستری را برای برجسته کردن پیشرفت‌های چشمگیر مدل‌های هوش مصنوعی چینی فراهم کرد. تابلوی امتیازات Chatbot Arena نام‌هایی مانند DeepSeek، Hunyuan TurboS تنسنت، Qwen علی‌بابا و GLM-4 زهیپو را نه صرفاً به عنوان شرکت‌کننده، بلکه به عنوان رقبای مهم نشان داد. این مدل‌ها قابلیت‌های استثنایی، به ویژه در زمینه‌های حساسی مانند کدنویسی و دیالوگ‌های پیچیده، را نشان دادند. این روند نوظهور نشان می‌دهد که در حالی که شرکت‌های آمریکایی مانند OpenAI و گوگل همچنان یک رهبری کلی را حفظ می‌کنند، جاه‌طلبی‌های چین در بخش هوش مصنوعی به طور پیوسته در حال افزایش است و نظم موجود را به چالش می‌کشد.

یک تصمیم استراتژیک؟

با این حال، یک سوال تفکربرانگیز مطرح می‌شود: «آیا چین واقعاً قصد دارد در مسابقه هوش مصنوعی به طور کامل پیروز شود؟» آنجلا ژانگ، استاد حقوق در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، یک دیدگاه جالب را ارائه می‌دهد. او پیشنهاد می‌کند که پکن ممکن است به طور استراتژیک تعیین کرده باشد که تأمین موقعیت دوم نزدیک در هوش مصنوعی به طور موثرتری منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی گسترده‌تر چین را تأمین می‌کند تا پیگیری برتری مستقیم. این موضع به ظاهر غیرمنطقی ریشه در یک تعامل پیچیده از عوامل، از جمله محدودیت‌های صادرات ایالات متحده و تمرکز چین بر خودکفایی دارد.

تأثیر محدودیت‌های نیمه‌رسانای ایالات متحده

اقدامات تهاجمی دولت ایالات متحده برای محدود کردن صادرات نیمه‌رساناهای پیشرفته به چین، نقش مهمی در شکل‌دهی استراتژی هوش مصنوعی چین داشته است. واشنگتن با جلوگیری از فروش تراشه‌های حیاتی، مانند H20 انویدیا، قصد دارد یک برتری فناوری را حفظ کند. با این حال، این سیاست‌ها ناخواسته چین را به تسریع توسعه قابلیت‌های نیمه‌رسانای داخلی خود سوق داده است. شرکت‌های چینی، از جمله هواوی و Cambricon، به سرعت وارد عمل شده‌اند تا این خلاء را پر کنند. به عنوان مثال، تراشه Ascend 910c هواوی در حال حاضر تقریباً 60 درصد از عملکرد استنتاج H100 انویدیا را ارائه می‌دهد که نشان‌دهنده پیشرفت سریع چین در این زمینه حیاتی است.

علاوه بر این، کنترل صادرات تراشه ایالات متحده فراتر از چین گسترش می‌یابد و بازارهای حیاتی مانند هند، مالزی و سنگاپور را در بر می‌گیرد. این محدودیت‌های گسترده این پتانسیل را دارند که اقتصادهای نوظهور را به سمت چین سوق دهند و به طور غیرمستقیم تقاضا برای فناوری چینی را افزایش دهند.

تغییرات سیاست و پیامدهای جهانی

در افزودن به این پیچیدگی، دولت ترامپ به تازگی قانون انتشار هوش مصنوعی دوران بایدن را که کشورها را بر اساس صادرات تراشه‌های هوش مصنوعی به سطوح مختلف تقسیم‌بندی می‌کرد، لغو کرد. در عوض، دولت دستورالعمل جدیدی صادر کرد که بیان می‌دارد استفاده از تراشه‌های هوش مصنوعی Ascend هواوی در هر نقطه از جهان، کنترل صادرات ایالات متحده را نقض می‌کند. این اقدام در واقع یک ممنوعیت جهانی بر این تراشه‌ها اعمال می‌کند و نگرانی‌هایی را مطرح می‌کند مبنی بر اینکه این تراشه‌ها فناوری ایالات متحده را در خود جای داده‌اند و بنابراین تحت صلاحیت نظارتی ایالات متحده قرار می‌گیرند.

چین به شدت از این اجرای فراسرزمینی بی‌سابقه انتقاد کرده و در مورد پیامدهای قانونی برای نهادهایی که از دستورالعمل ایالات متحده تبعیت می‌کنند هشدار داده است. پکن استدلال می‌کند که اقدام ایالات متحده قوانین تجارت بین‌المللی را نقض می‌کند و منافع توسعه چین را تضعیف می‌کند.

پاسخ چین: خودکفایی نیمه‌رسانا

در پاسخ به این چالش‌ها، رهبران هوش مصنوعی چین تلاش‌های خود را برای دستیابی به خودکفایی نیمه‌رسانا افزایش داده‌اند. به عنوان مثال، هواوی در حال رهبری یک ائتلاف با هدف دستیابی به 70 درصد خودمختاری نیمه‌رسانا تا سال 2028 است. رونمایی اخیر از ابرگره هوش مصنوعی CloudMatrix 384 هواوی نشان‌دهنده یک پیشرفت قابل توجه است که یک گلوگاه حیاتی در زیرساخت محاسباتی هوش مصنوعی چین ایجاد می‌کند.

رویکرد استراتژیک Tencent

استراتژی Tencent بیشتر این تغییر استراتژیک را نشان می‌دهد. در نشست هوش مصنوعی ماه می خود، Tencent مدل‌های پیشرفته‌ای مانند TurboS را برای دیالوگ و کدنویسی با کیفیت بالا، T1-Vision را برای استدلال تصویر، و Hunyuan Voice را برای تعاملات گفتاری پیچیده معرفی کرد. علاوه بر این، Tencent رویکردهای منبع باز را اتخاذ کرده است و مدل Hunyuan 3D خود را به طور گسترده در دسترس قرار داده است که منجر به بیش از 1.6 میلیون بارگیری شده است. این امر بر تعهد چین به ترویج جوامع توسعه‌دهنده جهانی و ترویج پذیرش گسترده فناوری‌های هوش مصنوعی خود تأکید می‌کند.

نظرات کارشناسان: یک رویکرد حساب‌شده

اریک اشمیت، مدیر عامل سابق گوگل، خاطرنشان کرده است که علاوه بر DeepSeek، قابل توجه‌ترین مدل‌های چین عبارتند از Qwen علی‌بابا و Hunyuan Tencent. او مشاهده می‌کند که سطح عملکرد آنها کاملاً نزدیک به o1 OpenAI است که او آن را یک دستاورد قابل توجه می‌داند.

Zhang USC پیشنهاد می‌کند که این موقعیت‌گیری عمدی است. به نظر می‌رسد پکن به جای اینکه خطر تشدید بیشتر تنش‌ها در روابط ایالات متحده و چین را بپذیرد، خرسند است که اکوسیستم‌های داخلی و بین‌المللی قوی را در اطراف فناوری خود پرورش دهد. این موضع به خوبی با تأکید سنتی چین بر خودمختاری استراتژیک و نوآوری تدریجی همسو است.

پویایی منبع باز و گسترش بازار

پویایی منبع باز بیشتر این رویکرد حساب‌شده را تقویت می‌کند. با موانع فنی کمتر در استنتاج هوش مصنوعی - یکی از بخش‌های بازار به سرعت در حال گسترش که انتظار می‌رود تا سال 2026 بر 70 درصد از تقاضای محاسباتی هوش مصنوعی تسلط یابد، طبق گفته Barclays - صنعت هوش مصنوعی چین می‌تواند به طور قابل توجهی از پذیرش گسترده راهکارهای توسعه‌یافته در داخل بهره‌مند شود.

انتشارهای منبع باز از شرکت‌های چینی مانند DeepSeek و Baichuan همچنین تعامل توسعه‌دهنده جهانی را تقویت می‌کند و به طور بالقوه تلاش‌های مهار ایالات متحده را با ایجاد اکوسیستم‌های گوناگون و جهانی‌شده متکی به فناوری چینی خنثی می‌کند.

چالش‌ها و محدودیت‌ها

علی‌رغم این پیشرفت‌ها، چالش‌های مهمی باقی مانده است. در حالی که مدل‌های چینی از نظر فنی برتری دارند، پذیرش جهانی آنها محدود باقی می‌ماند و عمدتاً به بازارهای داخلی محدود می‌شود. مسائلی مانند طراحی رابط کاربری، آشنایی کاربر و پشتیبانی توسعه‌دهنده همچنان به مدل‌های مبتنی بر ایالات متحده یک مزیت متمایز در سطح بین‌المللی می‌دهند. علاوه بر این، علی‌رغم اقدامات چشمگیر در سخت‌افزار، چین همچنان در پیچیدگی نرم‌افزار و یکپارچگی اکوسیستم از ایالات متحده عقب‌تر است. پر کردن این شکاف برای چین برای دستیابی به اهداف استراتژیک خود در عرصه هوش مصنوعی بسیار مهم خواهد بود.

مسیر: بستن شکاف

با این حال، این مسیر واضح است. مدل‌های پایه‌ای چین به سرعت در حال بستن شکاف‌های فنی هستند. به نظر می‌رسد چین با حمایت استراتژیک دولت و سرمایه‌گذاری قابل توجه در خودکفایی نیمه‌رسانا، نه تنها در برابر تحریم‌های ایالات متحده مقاومت می‌کند، بلکه در محدودیت‌های خود نیز شکوفا می‌شود. این انعطاف‌پذیری و عزم راسخ بر تعهد طولانی‌مدت چین برای تبدیل شدن به یک بازیگر اصلی در چشم‌انداز جهانی هوش مصنوعی تأکید می‌کند.

چارچوب‌بندی مجدد مسابقه هوش مصنوعی

بینش Zhang مسابقه هوش مصنوعی را کمتر به عنوان یک بازی با مجموع صفر و بیشتر به عنوان یک رقابت چندقطبی با هدف دستیابی به استراتژیک به جای تسلط مطلق، بازنگری می‌کند. برای چین، دوم بودن ممکن است سودمندتر باشد، اصطکاک ژئوپلیتیکی را کاهش دهد در حالی که از طریق اتکا به خود در فناوری و مشارکت‌های بین‌المللی، مزایای اقتصادی قابل توجهی را به دست می‌آورد. این رویکرد ظریف، درک عمیقی از پیچیدگی‌های چشم‌انداز جهانی هوش مصنوعی را منعکس می‌کند.

آینده رهبری هوش مصنوعی

چشم‌انداز هوش مصنوعی به سرعت در حال تکامل است. رهبری در این زمینه به طور فزاینده‌ای به جای تکیه صرف بر قدرت محاسباتی خام، به سازگاری، همکاری جهانی و دوراندیشی استراتژیک متکی خواهد بود. در حال حاضر، پیگیری حساب‌شده جایگاه دوم توسط چین ممکن است دقیقاً همان نوع تفکر نوآورانه‌ای باشد که دنیای فناوری به آن نیاز دارد - کمتر در مورد سلطه مطلق و بیشتر در مورد رقابت‌پذیری پایدار و استراتژیک. این تغییر پارادایم می‌تواند منجر به یک اکوسیستم جهانی هوش مصنوعی متعادل‌تر و مشارکتی‌تر شود که برای همه شرکت‌کنندگان سودمند باشد.

در پایان، رویکرد چین به مسابقه تسلیحاتی هوش مصنوعی نشان‌دهنده تغییری در پویایی قدرت جهانی است، جایی که موقعیت استراتژیک و اتکا به خود ممکن است مزیت بیشتری نسبت به هدف صرف دستیابی به سلطه کامل داشته باشد. چین با تمرکز بر ساختن قابلیت‌های داخلی قوی، تقویت مشارکت‌های بین‌المللی و پیمایش پیچیدگی‌های ژئوپلیتیکی، نقش منحصربه‌فرد و تأثیرگذاری را در آینده هوش مصنوعی برای خود رقم می‌زند. این استراتژی نه تنها به چین امکان می‌دهد تا منافع اقتصادی و فناوری خود را پیش ببرد، بلکه به یک چشم‌انداز جهانی متنوع‌تر و رقابتی‌تر نیز کمک می‌کند و نوآوری و همکاری فرامرزی را تقویت می‌کند. جهان از نزدیک این روایت را دنبال می‌کند که در حال آشکار شدن است و مسیر توسعه هوش مصنوعی و تأثیر آن بر جامعه را به طور کلی شکل می‌دهد. پیامدهای بلندمدت انتخاب‌های استراتژیک چین بدون شک برای دهه‌های آینده طنین‌انداز خواهد شد.