مسابقه هوش مصنوعی: آیا چین مقام دوم را هدف دارد؟

پیشرفت‌های چشمگیر چین در هوش مصنوعی

کنفرانس توسعه دهندگان Google I/O اخیر، حضور رو به رشد چین در عرصه هوش مصنوعی را برجسته کرد. جدول امتیازات Chatbot Arena، یک معیار معتبر جمع سپاری شده، عملکرد قابل توجه مدل‌های هوش مصنوعی چینی را به نمایش گذاشت. نام‌هایی مانند DeepSeek، Hunyuan TurboS تنسنت، Qwen علی بابا و GLM-4 Zhipu نه تنها شرکت کننده بودند، بلکه مهارت برجسته‌ای را به ویژه در کدنویسی و دیالوگ‌های پیچیده نشان دادند. این عملکرد نشان می‌دهد که چین به سرعت در حال پر کردن شکاف در قابلیت‌های هوش مصنوعی است.

  • DeepSeek: به دلیل عملکرد قوی در وظایف کدنویسی شناخته شده است.
  • Hunyuan TurboS (Tencent): در دیالوگ با کیفیت بالا عالی است.
  • Qwen (Alibaba): قابلیت‌های هوش مصنوعی قوی همه جانبه را نشان می‌دهد.
  • GLM-4 (Zhipu): به دلیل تطبیق پذیری و کاربردهایش در حوزه‌های مختلف قابل توجه است.

منطق استراتژیک پشت “بازی در مقام دوم”

آنجلا ژانگ، استاد حقوق در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و نویسنده کتاب «High Wire: چگونه چین فناوری بزرگ را تنظیم می‌کند و اقتصاد خود را اداره می‌کند»، دیدگاه جالبی را ارائه می‌دهد. ژانگ در مقاله‌ای در فایننشال تایمز استدلال می‌کند که پکن ممکن است به طور استراتژیک تعیین کرده باشد که قوی بودن در هوش مصنوعی منافع آن را بهتر از تلاش برای تسلط مطلق تامین می‌کند. این استراتژی تحت تأثیر چندین عامل است.

عبور از محدودیت‌های صادراتی ایالات متحده

یکی از عوامل کلیدی، اقدامات تهاجمی ایالات متحده است که صادرات نیمه هادی‌های پیشرفته به چین را محدود می‌کند. این محدودیت‌ها که با هدف حفظ برتری فناوری ایالات متحده اعمال می‌شوند، ناخواسته چین را به تسریع قابلیت‌های نیمه هادی داخلی خود سوق داده است. شرکت‌هایی مانند Huawei برای پر کردن این خلاء گام برداشته‌اند. به عنوان مثال، تراشه Ascend 910c هوآوی، در حال حاضر بخش قابل توجهی از عملکرد استنتاج H100 انویدیا را ارائه می‌دهد.

پیامدهای جهانی سیاست‌های ایالات متحده

کنترل‌های صادرات تراشه ایالات متحده به بازارهای مهمی مانند هند، مالزی و سنگاپور نیز گسترش می‌یابد. این دسترسی گسترده می‌تواند اقتصادهای نوظهور را به سمت چین برای راه‌حل‌های فناوری سوق دهد و در نتیجه تقاضا برای فناوری چینی را افزایش دهد.

خودکفایی در نیمه هادی‌ها

رهبران هوش مصنوعی چین تلاش‌های خود را برای دستیابی به خودکفایی در نیمه هادی‌ها در پاسخ به این چالش‌ها تشدید کرده‌اند. Huawei در خط مقدم ائتلافی قرار دارد که هدف آن دستیابی به 70٪ خودمختاری نیمه هادی تا سال 2028 است. رونمایی از گره فوق العاده هوش مصنوعی CloudMatrix 384 هوآوی، که طبق گزارش‌ها از NVL72 انویدیا پیشی می‌گیرد، نشان دهنده پیشرفت در رسیدگی به تنگناهای حیاتی در زیرساخت رایانش هوش مصنوعی چین است.

  • CloudMatrix 384 هواوی: یک پیشرفت قابل توجه که قابلیت‌های محاسباتی هوش مصنوعی چین را افزایش می‌دهد.

اقدامات استراتژیک Tencent

استراتژی Tencent بیشتر موقعیت استراتژیک چین را در چشم انداز هوش مصنوعی نشان می‌دهد. Tencent در اجلاس هوش مصنوعی اخیر خود، مدل‌های پیشرفته‌ای را معرفی کرد:

  • TurboS: برای گفتگو و کدنویسی با کیفیت بالا.
  • T1-Vision: برای استدلال تصویر.
  • Hunyuan Voice: برای تعاملات گفتاری پیچیده.

Tencent همچنین رویکردهای منبع باز را پذیرفته است و مدل سه بعدی Hunyuan خود را به طور گسترده در دسترس قرار داده است. با بیش از 1.6 میلیون بارگیری، این بر تعهد چین به پرورش جوامع توسعه دهندگان جهانی تأکید می‌کند.

مزیت منبع باز

موانع فنی کمتر در استنتاج هوش مصنوعی، یک بخش بازار به سرعت در حال گسترش، می‌تواند به طور قابل توجهی به صنعت هوش مصنوعی چین سود برساند. پذیرش گسترده راه‌حل‌های توسعه یافته داخلی می‌تواند از طریق انتشار منبع باز توسط شرکت‌هایی مانند DeepSeek و Baichuan تسریع شود. این رویکرد مشارکت توسعه دهندگان جهانی را تقویت می‌کند و پتانسیل جبران تلاش‌های مهار ایالات متحده را دارد.

  • DeepSeek و Baichuan: شرکت‌های پیشرو چینی که به جامعه هوش مصنوعی منبع باز کمک می‌کنند.

چالش‌ها و محدودیت‌ها

با وجود گام‌های سخت افزاری چشمگیر، چین همچنان از ایالات متحده در پیچیدگی نرم افزاری و یکپارچگی اکوسیستم عقب است.

  • طراحی رابط کاربری: مدل‌های ایالات متحده اغلب دارای رابط‌های کاربر پسندتری هستند.
  • آشنایی کاربر: کاربران بین المللی به طور کلی با مدل‌های هوش مصنوعی مستقر در ایالات متحده آشناتر هستند.
  • پشتیبانی توسعه دهندگان: ایالات متحده دارای یک اکوسیستم قوی‌تر برای پشتیبانی از توسعه دهندگان است.

نتیجه

دنبال کردن سنجیده شده مقام دوم توسط چین ممکن است یک حرکت استراتژیک برای کاهش اصطکاک ژئوپلیتیکی در عین تضمین مزایای اقتصادی قابل توجه از طریق خود اتکایی فناوری و مشارکت‌های بین المللی باشد. منظره هوش مصنوعی در حال تغییر است. سازگاری، همکاری جهانی و دوراندیشی استراتژیک، در حال حاضر، به نظر می‌رسد بیشتر از قدرت محاسباتی ارزش دارند. چین با هدف قرار ندادن اول بودن، ممکن است در حال ایجاد موقعیتی پایدارتر و از نظر استراتژیک رقابتی‌تر باشد.

چین با تولید تراشه‌های پیشرفته نیمه‌رسانا و ایجاد مدل‌های هوش مصنوعی رقابتی، در حال ایجاد یک زیرساخت فناوری قوی است. ابتکارات منبع باز Tencent و DeepSeek، جذابیت جهانی فناوری چین را افزایش می‌دهد و توسعه دهندگان را از سراسر جهان جذب می‌کند. پکن با تمرکز بر خودکفایی و استراتژی دوم، در حال ایجاد یک اکوسیستم فناوری انعطاف پذیر و از نظر استراتژیک مطلوب است که قادر به مقاومت در برابر فشار ژئوپلیتیکی است.

حتی اگر از نظر کلی، چین هنوز کمی از ایالات متحده عقب‌تر باشد، به ویژه از نظر ظرافت نرم افزاری و سهولت استفاده، این تلاش در حال انجام برای خودکفایی نیمه هادی‌ها و پرورش نوآوری در هوش مصنوعی، برای موقعیت ژئوپلیتیکی چین عواقب طولانی مدتی دارد. با پیشرفت تکنولوژی چین، به یک شریک جذاب تر برای کشورهایی تبدیل می‌شود که به دنبال جایگزینی برای راه حل‌های ایالات متحده هستند. در مقابل، سیاست‌های صادراتی ایالات متحده می‌توانند ناخواسته این روند را تشدید کنند و کشورها را به سمت چین سوق دهند تا نیازهای فناورانه خود را برآورده کنند.

با در نظر گرفتن محدودیت‌ها در نرم افزار و تجربه کاربر، چین ممکن است بر روی مواردی تمرکز کند که در آن مزایای رقابتی فوری را ارائه می‌دهد:

  • برنامه‌های خاص: مانند هوش مصنوعی در تولید، زیرساخت و امنیت دولتی که در آن چین یک مزیت ملی دارد.
  • موقعیت بازار: با استفاده از جایگاه خود به عنوان یک مرکز تولید جهانی و یک پلتفرم دیجیتال در حال رشد، چین می‌تواند نوآوری هوش مصنوعی محلی را تقویت کند.
  • رشد جهانی: فناوری مقرون به صرفه هوش مصنوعی خود را به کشورهای در حال توسعه می‌فروشد و یک پایگاه مشتری رو به افزایش ایجاد می‌کند و تعصب نسبت به غرب را به چالش می‌کشد.

وقتی در نظر دارید که شرکت‌هایی مانند DeepSeek و Baichuan به طور فعال مدل‌های هوش مصنوعی خود را منبع باز می‌کنند، کاملاً روشن است که چین به طور فعال با توسعه دهندگان جهانی در تعامل است و نه فقط به دنبال فناوری انحصاری است. با درگیر شدن با جامعه بین المللی منبع باز، چین در حال ترویج یک اکوسیستم فناوری است که می‌تواند هنجارهای غربی را به چالش بکشد و در عوض، مجموعه‌ای از استانداردهای خود را تعیین کند. با این حال، برای دستیابی به موفقیت جهانی، چین همچنان باید شکاف تجربه/ رابط کاربری را پر کند و همچنین اکوسیستم‌های پشتیبانی قوی‌تری را برای توسعه‌دهندگان ایجاد کند.

چین می‌کوشد از رویارویی مستقیم با کشورهای غربی بر سر موضوعات هوش مصنوعی خودداری کند، و در عوض بر روی ایجاد یک چشم انداز تکنولوژیکی قوی‌تر و مستقل متمرکز است که از منافع آن حمایت می‌کند. چین ممکن است با استقرار سنجیده‌تر ظرفیت هوش مصنوعی خود، مانع از آن شود که غرب بیش از حد علیه آن اقدام کند، در عین حال پیشرفت‌های اقتصادی را با قابلیت خودکفایی و مشارکت بین المللی تحمیل می‌کند.

با قضاوت بر اساس این عامل، به نظر می‌رسد که چین به جای آنکه صرفاً برای مقام دوم تلاش کند، به طور فعال برنامه‌ای را برای بازتعریف جایگاه خود در جهان پیاده می‌کند. این طرح حول محور ساخت و توسعه فناوری است که در بازار جهانی طنین انداز شود. و با در نظر گرفتن این موضوع، در اینجا چند مسیر در مقیاس بزرگ وجود دارد که چین ممکن است دنبال کند:

  • هوش مصنوعی به عنوان یک سرویس (AIaaS): چین می‌تواند با ایجاد یک پلتفرم هوش مصنوعی در فضای ابری که برای شرکت‌های کوچکتر در سراسر جهان مقرون به صرفه‌تر باشد، شرکت ایجاد کند.
  • مشارکت در هوش مصنوعی منبع باز: چین با کمک به طرح‌های منبع باز و سرمایه‌گذاری در آن‌ها، می‌تواند به نفع خود و دیگران، نفوذ و قابلیت همکاری فناوری را افزایش دهد.
  • استانداردهای جهانی فناوری: چین همچنین ممکن است با توسعه و پیشبرد چارچوب‌های فناوری خود همراستا با نهادهای بین‌المللی بر استانداردها تأثیر بگذارد و در نهایت، با دور زدن استانداردهای خاص غربی، می‌تواند از بازارهای غربی وارد شود.

چین باید با چه درس‌هایی از تاریخ فناوری درس بگیرد؟ آیا موفقیت و شکست کشورهای دیگر، چشم انداز چین را شکل می‌دهد؟
یک احتمال این است که برنامه‌ای برای ساخت این فناوری با هدف به چالش کشیدن هژمونی در نظر گرفته شده قبلی - به جای تغییر مکان آن - ممکن است کارآمدتر باشد. به احتمال زیاد استراتژی کلیدی به این معنی خواهد بود که به جای تلاش برای غلبه مستقیم بر هژمونی، یک سیستم جایگزین ایجاد شود.

در هر صورت، چین با عدم تعهد به شماره 1، شاید با پیاده‌سازی یک موضع پایدار و از لحاظ استراتژیک بیشتر، موقعیت خود را تحکیم می‌کند.